شعر شب شهادت حضرت زهرا (س) سروده استاد زارع شیرازی ۵ دی ۱۴۰۱

شعر شب شهادت حضرت فاطمه زهرا صلوات الله علیها.فاطمیه دوم
بی تو من . بیکس و بی یاور و تنها شده ام
در غم و داغِ تو آواره ی صحرا شده ام
گاه. در خانه ی پرغصه ز داغت سوزم
گاه. بر قبر تو از درد فراقت سوزم
چه کنم بعد تو با هجر غمینت زهرا
رحم کن بر دلِ این خانه نشینت زهرا
داغِ مسمارِ در و پهلوی بشکسته. کنار
من و بی طاقتی از بازوی بشکسته . کنار
آتشی زد به دلم . چونکه دو چشمانم دید
همسرم نقش زمین گشته و گوشم بشنید
ناله ی فاطمه از ضربت شلاقِ شَدید
شاهد صحنه ی این غصه .حسن بود و دوید
چادر خاکی و یک مادرِ افتاده زمین
خون به چشمِ حسن و زینب و آن شاه شهین
وسط کوچه چه غوغا شده از روضه ی تو
سینه و دیده چه دریا شده از روضه ی تو
ضربت دست مغیره ست به پهلو میخورد
قنفذ و ضرب عدوهست به بازو میخورد
تازیانه به تنِ فاطمه . پهلو بشکست
ضرباتی ز غلافست که بازو بشکست
زینب و اشکِ حسین و حسن و کوثر من
وحشت افتاده به قلب پسر و دختر من
زینبم دید که بر قامتِ مادر زده اند
ضربت کین . به تنِ حضرت کوثر زده اند
رخِ ناموس خداوند کبودست کبود
جای سالم به تنِ همسرِ حیدر که نبود
گفت این جسم کبودم به فدای توعلی
ای همه بود و نبودم به فدای تو علی
نور این نوکری از لطف علی . فائق هست
ورنه این زارع شیراز . فقط عاشق هست
1- تنها دیدگاه هایی که با زبان فارسی نوشته شوند منتشر خواهند شد.
2- دیدگاه هایی که خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشند، تائید نخواهند شد.
3- از نوشتن دیدگاه هایی که ارتباطی با این مطلب ندارند خودداری کنید.