متن و سبک سینه زنی شور لطمه زنی عاشورا

شور لطمه زنی عاشورا
واویلا علی الحسین واویلا علی الحرم
واویلا علی البَنات واویلا علی الخِیَم
واویلا علی الشّهید واویلا علی الغریب
واویلا علی القتیل واویلا علی السّلیب
صورتت روی خاک گوداله
بدنت غرق زخمه بی حاله
خواهر مضطر تو میبینه
سر ذبح سر تو جنجاله
واویلا علی العطش واویلا علی الشِّفاه
از خون گلوی تو لبریز میشه قتلگاه
واویلا علی النّساء واویلا علی الرّجال
واویلا علی السِّهام واویلا علی النِّعال
روضههای تن تو مکشوفه
لعنت حق به گُرگایِ کوفه
خون تو روی چکمهی شمره
بی حیاییش بسکه معروفه
واویلا علی السّیوف واویلا علی الرّماح
رو دست پدر شده ذبح بچّهها مباح
واویلا علی الرُّئُوس واویلا علی القَنات
نیزه دار بی حیا میخندید بهخواهرات
شتر بی جهاز آوردن
اُسرا رو به زور میبردن
دختراتو کنار نعش تو
آه با کعب نیزه آزردن…
_______________________________________________________
شور لطمه زنی شهادت سید الشهدا (ع)
دریای خون شده گودال قتلگاه
از میدان بی سوار برگشته ذوالجناح
هروله میکنن دور جسم حسین
فرقةٌ بالسّيوف فرقةٌ بالرّماح
وای از این غم پس کجاس پیرهنت آبروی عالم
وای از این غم بدنت برای دِرهم شده دَرهم
واشهیدا واقتیلا واذبیحا واحسینا
تیرا پرتاب میشد باشدت سمت تو
میدوید خواهر مظلومهت سمت تو
شرمندهم کاری از دست من ساخته نیست
اسبا دارن میان با سرعت سمت تو
وای از این درد سُمّ اسبا که تنت رو توتیا کرد
وای از این درد نیزههاشون بدنت روجابجا کرد
واشهیدا واقتیلا واذبیحا واحسینا
هی پنجه میکشی رو خاک کربلا
پیرمردا تورو میزنن با عصا
سرت رو دامن مادرت بود حسین
شمرملعون نشست ذبحت کرد از قفا
یابُنَیَّ تو هنوز میزدی دست و پا بُنَیَّ
زینبم دید که سرت رفته رو نیزهها بُنَیَّ
_______________________________________________________
شور لطمه زنی شب دهم محرم
بند اول:
گوداله
پیکره حسین تَهِ گوداله
بدنش به زیرِ پا پاماله
رو سرش یه لشگره قتّاله ، جنجاله
جنجاله
سره کهنه پیرُهن جنجاله
قتلگاهش پره از دجّاله
لشکری دور و برش خوشحاله ، واویلا
داره خون از بدنش میریزه
از رگای گردنش میریزه
کفنش نمیشه کرد واویلا
زدن اینقد که تنش میریزه
آه اباعبداللهِ الحسین
بند دوم:
میشینه
با دلی سیاهو پر از کینه
شمرِ بی حیا به روی سینه
میدونه که زانو هاش سنگینه ، میشینه
دستاشو
پنجه کرده میکِشه موهاشو
زینبش با گریه میگه پاشو
خجالت زده تو از زهرا شو ، واویلا
پاشو از رو سینه ی داداشم
نذار آواره ی این صحراشم
زیرِ بارِ سنگین این صحنه
نزدیکه از غمو غصه تاشم
آه اباعبداللهِ الحسین
بند سوم:
می بُرّه
از رو کینه و جفا می بُرّه
سرو داره از قفا می بُرّه
هِی میزنه ضربه ها ، می بُرّه ، واویلا
میگیره
دلِ مادرش آتیش میگیره
داره زینب روی تل می میره
آب نیارین آخه دیگه دیره ، میمیره
آتیش غم به دلِ مجنون زد
روی نیزه اون سرِ پر خون زد
اونقده سرو، رو نی زد محکم
نوکِ نیزه از سرش بیرون زد
آه اباعبداللهِ الحسین
1- تنها دیدگاه هایی که با زبان فارسی نوشته شوند منتشر خواهند شد.
2- دیدگاه هایی که خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشند، تائید نخواهند شد.
3- از نوشتن دیدگاه هایی که ارتباطی با این مطلب ندارند خودداری کنید.