متن و سبک زمینه شب نهم محرم
متن زمینه لطمه زنی حضرت عباس (ع)
بند اول :
لطف بی انتها فرق داره
کرم تو اقا فرق داره
تو محرم شب تا سوعا
با تموم شبا فرق داره
تو کریمی و درهم میدی
روزی کل عالم میدی
شاه و رعیت ندارن فرقی
حاجت ارمنی هم میدی
ساقیه کربلا
هستی گره گشا.
جانیم سنه فدا فدا فدا فدا
امیر با کرم
ای صاحب علم
جانیم سنه فدا فدا فدا فدا
یا ابوفاضل ای ابالفضل« ع»
بند دوم :
تا تنت پخش توو صحرا شد.
میونه مقتلت غوغاشد
همه دیدن کنار نعشت
کمر حضرت عشق تا شد
….
باعمود و باتیغ ونیزه
چه بلایی سرت اوردن
چه به روز تو و مشک و هم
به سر پیکرت اوردن
بلند شو از روخاک
اصغرشده هلاک
پاشو بریم حرم حرم حرم حرم
تموم لشگرم
پاشو برادرم
باهم بریم حرم حرم حرم حرم
یا ابوفاضل ای ابالفضل« ع»
بند سوم :
بسته شد با سه شعبه چشمات
جدا از پیکرت شد دستات
چیزی از تو نمونده باقی
شده قد رشیدت خیرات
…..
شدی در پیش چشمام پرپر
چیزی از تو نموند اب اور
تورو جمع می کنم از روخاک
دوباره باز شبیه اکبر
…
میگم به شور وشین
ای مقطوع الیدین
آب آور حسین حسین حسین حسین
خون به دلم نشست
وقتی که مرد پست
سرتورو شکست شکست شکست شکست
یا ابوفاضل ای ابالفضل« ع»
__________________________________________________
زمینه شور واحد روضه ای شب نهم محرم تاسوعای عباسی
بند اول :
اباالفضل/علمدار’سپهدار’جهانگیر’جهاندار
اباالفضل/تویی نور عینم تویی شیرو سردار
اباالفضل/تویی ساقی من تویی بهترین یار
اباالفضل (ع)
اباالفضل/ببین بچه ها از عطش زار زارن
امیدبه/دودستای سقایی تو رو دارند
برو زود/ بیای که برای عمو بیقرارن
اباالفضل (ع)
اباالفضل/ببین خیمه ها قطره ای آب نداره
برادر/ببین که ربابه دلش تاب نداره
برادر/ ببین اصغرم ازعطش خواب نداره
اباالفضل (ع)
فدای چشات دوچشم ترم
توسقایی و عموی حرم
بند دوم :
ابالفضل/شده پشت من از غم و داغ تو تا
ابالفضل/تن تو شده تیکه تیکه تو صحرا
ابالفضل/چقد نیزه توی تن تو شده جا
اباالفضل (ع)
ابالفضل. فدای سرت که حرم اب نداره
ابالفصل. توی خیمه ها دخترم بی قراره
ابالفضل/ شده قاتلت مشک خونی و پاره
اباالفضل (ع)
ابالفضل/چقد نیزه خورده برادر به پهلوت
ابالفضل/چقد فاصله افتاده بین ابروت
ابالفضل/جدا از تن تو شده دیگه بازوت
اباالفضل (ع)
تاازمرکبت توخوردی زمین
زدن به سرت گلِ آهنین
بند سوم :
ابالفضل غم تو اورد چه بلایی سر من
ابالفصل شدی اربااربا مثل اکبر من
ابالفضل جای مادرت اومده مادر من
اباالفضل (ع)
اباالفضل/تا اَدرِک اخا یا اخاتوشنیدم
اباالفضل/ لبِ تشنه تا علقمه میدُویدم
الهی/میمُردم تو رو اینجوری نمیدیدم
اباالفضل (ع)
بلندشو/که بعدت شروع میشه اینجا جسارت
بلندشو/تاکه خیمه هامون نرفته به غارت
بلندشو/تاناموس مارو نبردن اسارت
بلندشو
نیگا به این دله مضطرم
پاشودلخوشیِ اهل حرم
__________________________________________________
زمینه شب تاسوعا محرم ۹۹
بند اول :
مشکا میرن یکی یکی/ رو دوش سقا
تازه میخواد آروم بشه/ آغوش ابرا
غوغا میشه، وقتی اباالفضل ع
پا میذاره، میون دریا
میگه توی گوش آب
امون از دل رباب س
تشنگی خیمهها شده
آتیش دل ارباب
آی دریا/ همین یه بار بی دردسر
آی دریا/ مشکم و تا خیمه ببر
آی دریا/ آبروی من و نبر
بند دوم :
تا اینکه راهی میشه از/ کنار دریا
تیرا میبوسن دستاش و/ میون نخلا
میافته و مشک دریده
آخر میشه قاتل سقا
پیچیده تو علقمه
رایحهی فاطمه
جای دست سقا هنوزم
رو چوبهی پرچمه
گریونه/ برای خیمهی بی آب
گریونه/ واسه بیتابی رباب س
گریونه/ برا غریبی ارباب
بند سوم :
افتاده سقا روی خاک/ با چشم بسته
تیر سه شعبه تو دل/ چشماش نشسته
از راه میاد، عزیز زهرا س
با قد خم/ کمر شکسته
پناه عالم دیگه
خودش شده بیپناه
بین خندههای دشمن
با گریه میکشه آه
ای وای از/ غربت بعد تو عباس ع
ای وای از/ آتیشی که بین خیمه هاس
ای وای از/ سرایی که روی نیزههاس
__________________________________________________
زمینه شب نهم محرم ۹۹
بند اول :
حالم رو کسی نمیدونه
غمت شکسته کمرم رو
دیگه برام جونی نمونده
تا ببرم برادرم رو
پاشو پاشو رمق توپاهام اصلا نیست
پاشو پاشو که حالا وقت رفتن نیست
پاشو پاشو میبینی هیشکی با من نیست
چه غمم بود
تا وقتی سایت رو سرم بود
علم تو
پناه اهل حرمم بود
بند دوم :
دستاتو بزار روقلبم
یکم اروم کن این غمم رو
اینجا فقط شروع غُصه است
بگو چه کار کنم حرم رو
پاشو پاشوعطش از یاد لب ها و رفت
پاشو پاشو که از داغ تو تب ها رفت
پاشو پاشو که بی تو خواب شب ها رفت
سپرم بود
نگاه تو قرص قمرم بود
تا تو بودی
کجا این چشمای ترم بود
بند سوم :
پاشو بگو تواین غریبی
چه کار کنم دلهره هارو
ببین که داره خواهر تو
جمع میکنه گوشواره ها رو
پاشو پاشو هنوز معجر رو سرها هست
پاشو پاشو هنوز موی دخترها هست
پاشو پاشو هنوزم بال و پرها هست
پُره آهه
برادر،بی تو بی پناهِ
شب و روزم
دیگه از داغ تو سیاهِ
__________________________________________________
شور یا زمینه روضه ای حضرت عباس (ع)
بند اول :
ای وای. ای وای
یه طرف افتاده دستت عباس
ای وای. ای وای
یه طرف افتاده مشکت عباس.
ای وای. ای وای
این و می گه ترکه رو لبهات
ای وای. ای وای
تشنه لب بودی نخوردی از اب
تا که دیدن
دست نداری
اومدن دورو بره تو عباس
هرکی اومد
از راه و زد
نیزه ای به پیکره تو عباس
ای تمامه
لشگره من
از غمه تو کمره من خم شد
ماهه زیبای
قبیله
چقدر صورت تو در هم شد
یا ابالفضل. یا ابالفضل. یا ابالفضل
یا ابا الفضل. عباس
بند دوم :
ای وای. ای وای
افتاده فاصله بینه ابروت
ای وای. ای وای
افتاده به روی خاکا بازوت
ای وای. ای وای
چقدر خردی تو شمشیرعباس
ای وای. ای وای
بسته شد چشمه تو با تیر عباس
پاشو عباس
ببین از دور
حرمله داره می خنده داداش
تو نباشی
مطمان باش
دسته زینب و می بنده داداش
ای کفیله
خواهره من
بگو من چی کار کنم با زینب
بینه این
لشگره نامرد
می مونه بی کس و تنها زینب
__________________________________________________
واحد یا زمینه شب تاسوعا – حضرت عباس (ع)
بند اول :
عباسم
امیده لشکره من
پشت و پناه خیمه
تویی برادره من
تو بری من میشم تنها
میونِ لشکرِ اعدا
نشکن تو کمرم داداش
رقیه چشم بِراس سقا
عباسم
فدا سرت که مشک بی ابه
چشم به راهت چشم ربابه
بلند شو عباس
عباسم
ای پشت و پناهه خواهرم
کم نکن سایت و از سرم
بلند شو عباس
بلند شو عباس بلند شو عباس
بند دوم :
عباسم
افتادی تا زمرکب
گفتم زیر لبم که
امون از دله زینب
از چشمات می کشم بیرون
تیرو با دستای لرزون
مثل تنت شده عباس
ببین چشمای من پرخون
عباسم
پشتم از غم تو تا شده
توی خیمه ها غوغا شده
بلند شو عباس
عباسم
چشم به راه تو هست رقیه
پاشو باهم بریم به خیمه
بلند شو عباس
بلند شو عباس بلند شو عباس
بند سوم :
ستونه
خیمه های منی تو
عباس تنها پناهه
بچه های منی تو
از غمت ببین پشتم
تا شده ابالفضلم
شبیه علی فرقت
وا شده ابالفضلم
ابالفضل
از تن تو چقد کم شده
صورت ماهت در هم شده
بلند شو عباس
ابالفضل
نبینم گریه های تورو
با تیر بستن چشای تورو
بلند شو عباس
بلند شو عباس بلند شو عباس
__________________________________________________
زمینه شب نهم محرم – شب تاسوعا
بند اول :
ای علمدارم ای سپهدارم
ای امیر لشکرم
باوفا عباس باصفا عباس (ع)
ساقی اهل حرم
پاشو ای سقا برای طفلا
جرعه ی آبی بیار
همه بی تابن تشنه ی آبن
ندارن صبرو قرار
ای وای از دلای اهل حرم
داره جون میده علی اصغرم
بند دوم :
تا که افتادی از روی مرکب
یهو حُرّی ریخت دلم
رو زمین خوردی با تن پر تیر
با دو تا دست قلم
وقتی افتادی به روی خاکا
ای یل ام البنین(س)
عدوی نامرد به سرت داداش
زد عمود آهنین
تا خوردی زمین بین دشمنا
گفتی یاحسین ادرک یا اخا
ای عباس من ای عباس من
بند سوم :
ای حسین من نور عین من
ای عزیز فاطمه
میاد به یادم وقتی افتادم
توی دشت علقمه
بامشک خالی نا امید بودم
با اون حال مضطرم
تاشدم بی حال اومد استقبال
مادرت باقدخم
گفت عباس من گل پرپرم
قربونت برم آه ای پسرم
ای عباس من ای عباس من
1- تنها دیدگاه هایی که با زبان فارسی نوشته شوند منتشر خواهند شد.
2- دیدگاه هایی که خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشند، تائید نخواهند شد.
3- از نوشتن دیدگاه هایی که ارتباطی با این مطلب ندارند خودداری کنید.