شعر شهادت حضرت زهرا (س) سروده استاد زارع شیرازی آذر ماه ۱۴۰۰

متن شعر شهادت حضرت زهرا (س)
رفتی و باغ بدون تو خزان شد زهرا
قامت اطهرت از غصه . کمان شد زهرا
چشم من دید کتک میخوری از بهر علی
داغِ سختیست. دلِ من نگران شد زهرا
اهل عالم بخدا فاطمه ام را کشتند
با جراحات .در این خاک . نهان شد زهرا
پهلوی زخمی و بازوی ورم کرده ی او
وایِ من . کُشته ز ضرب کافران شد زهرا
نانجیبیان به تنش ضربِ غلافی زده اند
دست پاکش بشکست و ناتوان شد زهرا
بین کوچه حسنم دید حسینم به سرش میزد که
مادرش نقش زمین گشت. کمان شد زهرا
سخت باشد که چگونه زینبش هم میدید
بین آن کوچه ی مقتل. ارغوان شد زهرا
سوخت از بهر علی .گریه ی غربت بنمود
گریه کن بر غم او چشمِ جهان شد زهرا
نیمه ی شب. تن پاکش. بخدا تشییع شد
از غمش صاحبِ قبرِ بی نشان شد زهرا
ای بمیرم ز غم گریه ی حیدر سرِ قبر
فاتح خیبر و اشکیست. همان شد زهرا
خواستند از منِ مظلوم تورا برگیرند
قتل تو …غربت من …سوی جنان شد زهرا
هرشب از دوری تو بر سر قبرت گریم
او فدای من و با عمرِ جوان شد زهرا
هیجده ساله . جوان . داغ فراقش دیدم
چه بگویم که برایم نگران شد زهرا
درو دیوار شده مقتلِ زهرای علی
محسنش گشته فدا و جاودان شد زهرا
جاودان بود تمامیتِ او در عالم
رهبر و دلبر و سَرور به زنان شد زهرا
اشکِ این زارع شیراز ز اسراری هست
و ندایی … که نگارِ قلبتان شد زهرا
1- تنها دیدگاه هایی که با زبان فارسی نوشته شوند منتشر خواهند شد.
2- دیدگاه هایی که خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشند، تائید نخواهند شد.
3- از نوشتن دیدگاه هایی که ارتباطی با این مطلب ندارند خودداری کنید.