زمزمه حضرت علی اصغر (ع) – محرم ۹۹

زمزمه حضرت علی اصغر (ع)
نگات میکنم با پریشونی
نه شیری نه آبی ، نه بارونی.
گرفتار شدیم توبیابونی
که پرِ گرگه
میدونم چقد سخته انتظار
یه کم چشماتو روی هم بذار
عموت برمیگرده …. دووم بیار
خدا بزرگه
شرمنده میشم از
چشمای پرغمت
ای کاش بمیرم و
اینجور نبینمت
تا کی دل من آب
از گریه هات بشه
طاقت بیار گلم
مادر فدات بشه
وای از دل رباب
*****
با من داره حرف میزنه نگات
ولی در نمیاد دیگه صدات
میلرزونی هربار با گریه هات
دلای ما رو
کسی قطره آبی به ما نداد
بچهم داره جونش به لب میاد
خدا واسه هیچ مادری نخواد
این ماجرا رو
سخته که بچهای
یه قطره آب بخواد
مادر ولی ازش
هیچ کاری بر نیاد
رو دستای بابات
میذارمت علی
میری و به خدا
میسپارمت علی
*****
کجا رفته لبخند آخرت
سه شعبه چی آورده به سرت
حالا چی بگم من به مادرت
ببین بابا رو….
دوباره منو یاری کن علی
اصلا … ، گریه و زاری کن علی
بیا آبروداری کن علی
همین یه بارو
ای من به قربون
رگهای گردنت
باور نمیکنم
از من گرفتنت
لبهات حالا نیست
دنبال آب دیگه
لالا لالا گلم
راحت بخواب دیگه
1- تنها دیدگاه هایی که با زبان فارسی نوشته شوند منتشر خواهند شد.
2- دیدگاه هایی که خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشند، تائید نخواهند شد.
3- از نوشتن دیدگاه هایی که ارتباطی با این مطلب ندارند خودداری کنید.