آهنگهای ویژه

  • استاد زارع شیرازی

    استاد زارع شیرازی

    آلبوم مجالس محرم و صفر سال 1404

  • استاد زارع شیرازی

    استاد زارع شیرازی

    آلبوم مجالس سال 1404

  • استاد زارع شیرازی

    استاد زارع شیرازی

    آلبوم مجالس سال 1403

  • استاد زارع شیرازی

    استاد زارع شیرازی

    آلبوم مجالس محرم و صفر سال 1403

  • حاج عبدالرضا هلالی

    حاج عبدالرضا هلالی

    آلبوم مراسم عزاداری شب پنجم محرم 1403/04/20 هیئت الرضا (ع)

  • کربلایی جواد مقدم

    کربلایی جواد مقدم

    نماهنگ رفیق

  • حاج محمد طاهری

    حاج محمد طاهری

    نماهنگ ساعتی بندگی - رمضان 1402

اشعار مدح ویژه ولادت حضرت عباس (ع) سال ۱۴۰۲

0
اشعار مدح ویژه ولادت حضرت عباس (ع) سال 1402

متن شعر ولادت حضرت عباس (ع)

سیمرغ در غبارِ خودش ایستاده است
خورشید در مدارِ خودش ایستاده است
غرق ادب تمامِ جهان کوچک و بزرگ
هر قُلّه در دیارِ خودش ایستاده است
در بینِ سینه‌هاست نفس‌ها که دیده‌اند
آری علی کنارِ خودش ایستاده است
رزم آوری رسیده که امروز عَبدو وَد
مبهوت بر مزارِ خودش ایستاده است
میدان به احترام امیرش بلند شد
از هیبتِ سوارِ خودش ایستاده است
شیرافکنِ قبیله‌ی  آلِ علی است یا…
شیری به بیشه‌زارِ خودش ایستاده است
هرکس که دید گفت یقینا که مرتضی…
…با تیغِ ذوالفقارِ خودش ایستاده است

او امتدادِ قلعه‌تکانیِ مرتضاست
عباس خاطراتِ جوانیِ مرتضاست

سمت بهشت جاده نبود و تو آمدی
مستی حریفِ باده نبود و تو آمدی
تو از نژادِ حیدری و فرق می‌کنی
چون تو امیرزاده نبود و تو آمدی
سوگند می‌خورند تمامیِ آبها
دریای ایستاده نبود و تو آمدی
پیش از تو ای مدارِ تمامیِ کیش‌ها
این قدر عشق ساده نبود و تو آمدی
بر خاکِ آستانه‌ی ماهی ، تمامِ عمر
خورشید سر نهاده نبود و تو آمدی
قبل از تو دل به هیچ جمالی نداده‌ایم
این عشق بی اراده نبود و تو آمدی
این خانواده داشت هر آن چیز غیرِ تو
شوری به خانواده نبود و تو آمدی

تو آمدی و از تو علی بوسه چین شده‌است
از این به بعد  فاطمه  ام‌البنین شده‌است

گفتم که جرعه‌ای زنم از آبشارِ تو
لکنت زبان گرفته‌ام اما کنارِ تو
اَلکن کَن است آنکه که از هیبت تو گفت
بیچاره خشک ، پیش تو شد شد شکارِ تو
سَرسَرخوشم نـ نـ نذرِ توام تا ابد ابد
هر هر نفس زِزنده‌ام از از بهار تو
از از ازل شده شده‌ام مبتلای تو
دل دل دلم شده شده دل دل دچار تو
من من غلاغلام د در درگه توام
من من کجا کجا و شـ شهـ شهریار تو
الـ الکنم مـ مدح تو گفـ گفتنم خطاست
بگشا گره گره زِ من شرمسار تو
این بار هم زبان مرا باز می‌کنی
تا از تو گویم از طپش چشمه‌سار تو

باب‌الحسین  باب دلی  بو الفضائلی
ای شکل مرتضی چقدر خوش شمایلی

از آن زمان که فیضِ سحر آفریده‌اند
از جلوه‌های رویِ قمر آفریده‌اند
شیرانِ بیشه‌های شجاعت نوشته‌اند
از خاکِ مقدم تو جگر آفریده‌اند
در پیش بچه‌های علی خاک زاده‌ای
بالای کعبه سایه‌ی سر آفرینده‌اند
دورِ سرِ حسین و حسن چرخ می‌زنی
از ابتدا به دوشِ تو پَر آفریده‌اند
ام‌البنین گرفته تو را نذر کرده است
بهرِ حسین چشمْ نظر آفریده‌اند
جمع است جمع  خاطرِ زهرا از این به بعد
زینب برایِ توست  سپر آفریده‌اند
می‌خواستند تا که بریزیم زیرِ پات
بر رویِ شانه‌یِ همه سر آفریده‌اند

جز گِردِ تو عشیره‌ی زهرا نمی‌رود
زینب جز از رکابِ تو بالا نمی‌رود

من دلخوشم همیشه ولی با شما خوشم
تنها به زیرِ سایه‌ی ایوان‌طلا خوشم
در پشت در نیامده‌ام گیرم و رَوَم
من با همین گداییِ بی انتها خوشم
از بینِ در که نه… ، درِ این خانه باز کن
من سائلم به دیدنِ رویِ شما خوشم
تا سُرمه کرده‌ایم به تربت دو چشمِ خویش
از بِینِ هرچه هست به این خاکِ پا خوشم
گیرم که هیچ چیز نگیرم ، نمی‌روم
تاجر نیَم ، به خاطرِ این اعتنا خوشم
چیزی نداشتم که گذارم برای قبر…
تنها به لطفِ مرحمت مرتضی خوشم
باب الحوائجیِ تو ما را جریح کرد
من با بهشت نه  به شبِ کربلا خوشم

عمری گدای گریه کنِ این حوالی‌ام
دستم بگیر ساقیِ بی دست ، خالی‌ام

ای نیزه‌زار زخمِ جگر را چه می‌کنی
با این سه‌شعبه دیده‌ی تر را چه می‌کنی
با من بگو که دست خودت را چه کرده‌ای
با من مگو که دردِ کمر را چه می‌کنی
گیرم تو را به خیمه برم پیشِ دختران
این زخم‌های تیغ و تبر را چه می‌کنی
قدری بهم نریز رسیده است مادرم
من هیچ گریه‌های پدر را چه می‌کنی
بر روی نیزه هم بِروی بی تعادلی
در بینِ راه  سنگِ گذر را چه می‌کنی
ای غیرتی به خاطر زینب نگاه کن
دور حرم هزار نفر را چه می‌کنی

دیگر کسی برای حرم بردنم نبود
ای تکیه گاه ، وقتِ زمین خوردنم نبود

شاعر:حسن لطفی

___________________________________________________________

متن شعر ولادت حضرت عباس (ع)

باد در عرش که پیچید خبر شکل گرفت
از پر و بال ملک فرش گذر شکل گرفت
نور خورشید به شب خورد..،سحر شکل گرفت
آسمان پرده برانداخت..،قمر شکل گرفت

ماه از جلوه ی گیراش چه حظی می برد
علی از فرط تماشاش چه حظی می بُرد

نخل پر برکت توحید ثمردار شده
نسل تابنده ی خورشید،قمردار شده
کهکشان های خداوند خبردارشده
پدر خاکیِ افلاک پسردار شده

صورتش هودج نور است..،پدر می بوسد
دست آب ور خود را چقدر می بوسد

ابرویش جلوه‌ی ربّ است اُبُهَت دارد
زلف او آیه ی نوری است که حرمت دارد
چشم او ابر بهاری است که رحمت دارد
نام او جامِ طهوری است که شربت دارد

صاحب شهد شکرریزِ سبو می آید
چِقَدَر نام اباالفضل به او می آید

گونه ی آینه بر دوده ی آهش خیره
چشم فانوس به پیچ و خم راهش خیره
برکه ی آب به رخساره ی ماهش خیره
پلک باران به تماشای نگاهش خیره

آسمان خیره به چشمان تر این ماه است
چشم او چشمه ی توحیدی آل الله است

رشته‌ ی وصلت عُشاق،نخ دامن او
رختی از جنس پر و بال ملک بر تن او
دَرِ جنّات خدا ،دُکمه ی پیراهن او
ساقه ی طاقِ فلک بازوی شیر افکن او

غرشش غرش طوفانیِ شاه عرب است
پسر شیر خدا،شیر نباشد عجب است

هرکه در زندگی اش غصه ی بسیاری داشت
اگر از خانه ی مولا طلب یاری داشت
بی گمان با پسرش نیز سر و کاری داشت
سیزده ساله چه رزم علوی واری داشت

سیزده ساله یلِ با جَنَم حیدر شد
وارث بر حق تیغ دو دم حیدر شد

دست عباس به دامان امام حسن است
سند قلب اباالفضل به نام حسن است
سالیانی است که درگیر مرام حسن است
گرچه ساقی است ولی تشنه ی جام حسن است

چِقَدَر خصلت دلدار به دلبر رفته
کرم حضرت ساقی به برادر رفته

ساحل امن یقین بود که دریا را ساخت
شانه اش بود که زُلف شب یلدا را ساخت
کوهی از غیرتِ حساس به زهرا را ساخت
دامن اُمِّ بَنین حضرت سقا را ساخت

گیسویش را به سر زلفِ حسینِ خود دوخت
کاشف الکرب شدن را به اباالفضل آموخت

آفریده شده عباس برای زینب
سینه ی او سپر دفع بلای زینب
جان عشاق اباالفضل،فدای زینب
ما گدایانِ حسینیم،گدای زینب

همگی بنده ی عشقیم به عباس قسم
پاسبانان دمشقیم به عباس قسم

سیل اشکیم به دنبال نمِ دریایش
دست ما را برسانید به اعطینایش
این که خوانده است حسین بن علی آقایش
ارمنی های محلّه اند علم‌کِش هایش

هرکه را جَذبه ی این عشق به زنجیرش کرد
نمک سفره ی عباس نمک گیرش کرد

کاش ما را به ردای کرمش وصل کنند
مثل وصله به نخِ شال غمش وصل کنند
مثل پَر،کنج ستون علمش وصل کنند
دست ما را به ضریح حرمش وصل کنند

تا که آب و گِلمان خرج عزایش باشد
تنمان تکه ای از صحن و سرایش باشد

آبرو داده به سرچشمه،به دریا،دستش
از زمین پُل زده تا عرش مُعَلّی،دستش
مرده را زنده کند همچو مسیحا،دستش
چقدر مُعجزه ها خلق شده با دستش

آن که از خاک درش کور شفا می گیرد
با همان دستِ قلم دست مرا می گیرد

سرو سبز علویّات برومند شده
شانه ی او به بلندای دماوند شده
چهره اش بانی پیدایش لبخند شده
خطبه خوان حرم امن خداوند شده

مکه را شیفته ی عشقِ امام خود کرد
کعبه را بنده ی اعجاز کلام خود کرد

آیه ی نور به پیشانی او مکتوب است
با وجودش بخدا وضع حرم مطلوب است
بین اطفال حسین بن علی،محبوب است
سر دوشش چقدر حال رقیه خوب است

طفل از ذوق تماشای عمو پر می زد
هر زمان بوسه به دست علی اصغر می زد

آه! از لحظه ی شومی که بلا نازل شد
بین مهتاب و حرم ظلمت شب حائل شد
اشک افلاک فرو ریخت زمین ها گِل شد
کار برگشتن سقا به حرم مشکل شد

دامن شیر به سرپنجه ی کفتار گرفت
ناگهان تیغ به بازوی علمدار گرفت

رود فریاد زد ای اهل حرم..،دریا سوخت
مطمئناً جگر تشنه ی دخترها سوخت
وسط معرکه ی جنگ دل بابا سوخت
آخرین مشک که افتاد زمین..،سقّا سوخت

چقدر بعد علمدارِ حرم هق هق کرد
بنویسید رباب از غم اصغر دق کرد

شاعر:بردیا محمدی

___________________________________________________________

متن شعر ولادت حضرت عباس (ع)

بالابلند..سایه ی آقای کربلا
در عین سادگیت…معمای کربلا

خورشید بی بدیل علی بن مرتضی
زیباترین ستاره ی شب های کربلا

در امتداد چشم تو دریا نوشته اند
زانو زده ست پیش تو دریای کربلا

محو تو میشوند خلایق به روز حشر
همچون حسین در تب صحرای کربلا

صدها صفت برای تو در عرش گفته اند
شد صدر نام های تو سقای کربلا

باب الحسین..قبله ی حاجات..الدخیل
ای تکیه گاه عمه ی سادات…الدخیل

افتاده است شکر خدا کارمان به تو
چشم امید بسته ام عباس جان به تو

کروبیان به جاه شما غبطه می خورند
تکیه زده ست ماه زمین،آسمان به تو

اسطوره ی تمام اساطیر عاشقی
وابسته است طبع همه شاعران به تو

قبل از ولادتم به تو دل بسته بوده ام
حق است این که کنم هدیه،جان به تو

از بس گره گشائی و باب الحوائجی
عرض نیاز کرده زمین و زمان به تو

در طالعم،گدای تو بودن نوشته اند
از مابقیِ خاک تو مارا سرشته اند

خورشید آمده به تمنای نور تو
دست دلش دخیل به مرز عبور تو

بر کعبه ایستاده ای و خطبه  خوانده ای
به به، به فیض منبر و طبع و به شور تو

جبریل در حریم تو جا خوش نموده است
روزی هزار مرتبه دارد مرور تو

رو زد فرات بر تو که لب تر کند ز تو
اما نبرد بهره ز دست غرور تو

یک بار از حسین فراتر نرفته ای
صد آفرین به این ادب و این شعور تو

بی شک تو صبح روشن شب های تیره ای
بی خود که نیست..تو قمر این عشیره ای

بالا بلند..عصر دهم کم شدی چرا
جان جهان..این همه در هم شدی چرا

ضرب عمود صورت ماه تو را شکست
قرص قمر..این همه مبهم شدی چرا

رنگش پرید حضرت ارباب و ناله زد
سرو حرم..این همه تو خم شدی چرا

ای شادی دل حرم حضرت حسین
با رفتنت باعث ماتم شدی چرا

تو بر فراز نیزه ی اعدا چه می کنی؟
با نیزه های خصم تو همدم شدی چرا

از این به بعد خواب به زینب حرام شد
رفتی و کار اهل حرم هم تمام شد

شاعر:آرمان صائمی

___________________________________________________________

متن شعر ولادت حضرت عباس (ع)

کِی نخل نجف چون تو رُطب داشته است
کِی بنده چنین حضرت رَب داشته است

هنگام تماشای تو و وقت نماز
تکبیر علی به روی لب داشته است

ای ماهِ بلندِ خانه ی اُم بَنین
کِی با تو مدینه رنگِ شب داشته است

گویند نقاب را که از چهره گرفت
یک هفته سپاهِ کُفر تب داشته است

یک روز پس از حسین به دنیا آمد
او قبل تولدش ادب داشته است

شاعر:سید حسین میرعمادی

 

اشعار مدح ویژه ولادت امام حسین (ع) سال ۱۴۰۲

1
اشعار مدح ویژه ولادت امام حسین (ع) سال 1402

متن شعر مدح امام حسین (ع)

ترکیب بند ولادت امام حسین علیه السلام

مژده بده از زندگانی سیر ها را
آمد به سر عشق جوانی  پیرها را

امشب شب مخصوص ما دیوانگان است
آماده سازید عاقلان ، زنجیر ها را

در فطرس دل شد قیامت ، آمد آنکه
این رو به آن رو می کند تقدیرها را

قربان نقاشی که اینگونه کشیده
از عشق در یک رخ ، همه تصویرها را

شیر علی بن ابیطالب رسید و
لرزاند دلهای تمام شیر ها را

روح الامین گوید بزن فریاد با من :
یا عشق ، یا نعم الامیر اهلا و سهلا
…..

ای عشق شد تشریف فرما  سفره دارت
ای کربلا دیده گشوده شهریارت

یا مرتضی دوم عصای دستت آمد
آسوده شد زین پس خیال ذوالفقارت

یا فاطمه برده است دل از باغ رضوان
این عطر سیبی که وزیده در بهارت

کوری چشم هر چه بدخواه حسود است
یا مجتبی ! آمد قرارت ، بی قرارت

مولای مظلومان این عالم رسیده
ای ظلم از این پس سیه شد روزگارت

ای شمر از حالاست او دل ناگرانت
ای حر از امروز است او چشم انتظارت

مستانه می آید ندایی ای منابر
آمد حبیبت ای حبیب بن مظاهر
…….

تو زنده ی دیروز و امروزی و فردا
تو بوده ای از قبل خلقت ، مثل مولا

السابقون السابقون عاشقانت
نوح و خلیل و آدم و عیسی و موسی

ای عرش تا فرش خدا در اختیارت
ای آبرودار زمین و آسمان ها

نام من از قبل ولادت هست نوکر
نام تو از قبل ولادت هست آقا

آقای من وقتی تو کشتی نجاتی
در موج طوفان میزنم دل را به دریا

راه نجاتی نیست جز راه نجاتت
تنها صراط المستقیم ما صراطت

…….

ما در غلامی تو دیدیم آبرو را
نامت دوا کرده است هر درد مگو را

نا اهل ها را هم محل دادی همیشه
بنده نوازا ! سرورا ! سنگ صبورا

ای مهربان تر از پدرها مهربانیت
نگذاشت بر دل حسرت یک آرزو را

ناکام یعنی آن کسی که وا نکردند
با تربت کرببلایت کام او را

آقا دم چایی موکب های تو گرم
حتی خیالش می کند کار سبو را

هر چیز که خرج تو شد بالا نشین شد
بد در بهشت روضه آمد ،  بهترین شد

……

ای سایه ی خورشید ِ چشمت سرپناهم
من رو به تمثال تو تنها رو به راهم

جان همین پیراهن ِ مشکی ِ کعبه
تنهاست باب القبله ی تو قبله گاهم

من هر چه باشم بد ، تو خوب خوب خوبی
من هر چه باشم شب ، تو هستی قرص ماهم

جان ابوفاضل صدایم کن ، صدایم
جان زهیر آقا نگاهم کن ، نگاهم

هرگز سوا کردن نباشد در مرامت
لطفت خریدار بد و خوب است با هم

پایین نیاید پرچم آوازه ی تو
عاشق ندارد هیچ کس اندازه ی تو

……

ای فوق ادراک ، ای قیامت در قیامت
ای آبروی عشق ، ای فخر شهادت

عیسای آنها حرف زد در گاهواره
عیسای ما وا کرده لب ، قبل از ولادت

شش ماه زهرا بود و اشک و بی قراری
شش ماه می خواندی برای او مصیبت

شش ماه مادر گریه کرده ،گریه کرده
قربان این سوز ِ اناالمظلوم هایت

شش ماه ، تنها بود کار مادر و تو
گریه برای زینب و داغ اسارت

یک مقتل و یک پیکر و یک کربلا درد
شش ماه گفتی ماجراها ، از سه ساعت

مادر بهارش از غمت رنگ خزان شد
دیگر انا العطشان نگو ، او نصفه جان شد

شاعر:محمد حسین رحیمیان

_____________________________________________________________________

متن شعر مدح امام حسین (ع)

فاطمه مادر علی باباش اصالت را ببین
زادگاهش خانه مولا ولادت را ببین

آمده نورً علی نور و برای دیدنش
جبرییل از آسمان آمد عیادت را ببین

دستبوس حضرتش عیسی و موسای کلیم
رهنمای خضر گردیده است کسوت را ببین

حرمتش عفو خدا را شامل آدم نمود
روضه اش پیش از خودش بوده است قدمت را ببین

مصطفی در گوش او نجوای قرآن کرد و دید
پاسخش را داد با لبخند صحبت را ببین

خانه طاها شکوهی یافته ، اینجا خدا
خون خود را آفریده اوج عزت را ببین

چار تن غرق سرورند و شعف از مقدمش
پنج تن کامل شده جبریل عترت را ببین

مصطفی مولا حسن زهرا همه محو حسین
نعره جبریل می آید که حیرت را ببین

از حسین منیِ شخص نبی دریافتم
یک ستون از اصل دین این است حرمت را ببین

روی دوش مصطفی رفته است و آغوش بتول
زینت دوش نبی گردیده زینت را ببین

حک شده نامش به روی سر در باغ بهشت
نام او خون خدا شد اوج شو‌کت را ببین

رخصت از زهرا که آمد ذکر او برداشتم
لطف زهرا را ببین اوج سعادت را ببین

گر قلم در مدح نور چشم حیدر برده ام
این عنایت را ز لطف شخص مادر برده ام

قافیه دنباله دار است و به تکرار ردیف
شعر را در قتلگه با دیده تر برده ام

در هوای گندم ری خون او را ریختند
این چه سودای ذلیلی بود ذلت را ببین

سر جدا کردند از او تشنه لب با هلهله
در خیال خام نامردان رشادت را ببین

کوفه آب و نان خود از دولت حیدر گرفت
قدر نشناسی نگر عصیان ملت را ببین

زیر سم اسبها قرآن ناطق پاره شد
ناله قرآن به گوش آمد تلاوت را ببین

روی خاک افتاد عریان با لب تشنه ، حسین
سید خیل شهیدان شد جلالت را ببین

زیر تیغ و نیزه هم بر حال و روز قاتلش
بر لبش دارد دعای خیر ، رافت را ببین

کشته شد با سنگ و تیغ و نیزه و تیر و عصا
آه مظلومی ببین نوع شهادت را ببین

وقت تاراج خیامش شد ، یکی خلخال برد
دیگری انگشتری را برد قسمت را ببین

در اسیری حرامی ها حرم افتاد ، اما زینبش
فتح کرده شام را آری صلابت را ببین

یک به یک دارد حساب گریه کن ها را حسین
قطره ها را میکند دریا سخاوت را ببین

قطره ها را از کرم هم سنگ دریا میکند
میبرد در صحنه محشر کرامت را ببین

اشک حتی قدر یک بال مگس باشد ،حسین
روز محشر میخرد آری شفاعت را ببین

میزند فریاد جبراییل از کار حسین
های شیطان چشم خود وا کن قیامت را ببین

او که از روز ازل دارد عنایت میکند
در قیامت هم یقین دارم قیامت می …

شاعر:داریوش جعفری

_____________________________________________________________________

متن شعر مدح امام حسین (ع)

سحر آمد سلامش کرد و بعد از آن نمایان شد
بیابان چون توسل کرد بر او زود باران شد

از آن اول به دستش داشته حاجت روایی را
برای فطرس زخمی ببین قنداقه ، دامان شد

خدا هر آنچه را که داشت در دست حسینش داد
عجب دستی میان سفره ی خلقت نمکدان شد

در این گردش در این دواریِ حق مدعائیها
فقط عین دو چشم اوست در این حلقه ، عرفان شد

به آبادیِ مهرش ، آبها هم غبطه ها دارند
به صحرا چونکه نامش رفت آنجا هم نیستان شد

به یاد جایگاهش گریه ی بسیار کرد آدم
همینکه اشک را با او گره زد ، آدم  انسان شد

همین یک قطره اشکِ آدم از چل سال برتر بود
که با این قطره ، برگشتن به جنت نیز آسان شد

به روز اول خلقت خدا هم روضه اش را خواند
نه باران که از آن لحظه در عالم اشک ریزان شد

به وقت گفتن از او خوش ترین غم می رسد از غیب
اگر چه چشمِ ما گریان لب ما نیز خندان شد

به منبر رفت تا جاری کند حرف خدایش را
همه دیدند روی نیزه ها قاری قرآن شد

شاعر:حامد آقایی

_____________________________________________________________________

متن شعر مدح امام حسین (ع)

بالا گرفت کار من و کار عاشقی
افتاده ام به دام و زنم جار عاشقی
حالا که نیست چاره به جز دار عاشقی
مشتاق می روم سر بازار عاشقی

حلاّج یار می شوم از وادیِ جنون
اِنّی حسین و اِنّی الیه راجعون

شد مستجاب در حرمت آرزوی چشم
تکثیر شد در آینه ها گفت و گوی چشم
من مانده بودم و بغضِ گلوی چشم
مِی، ریخت پای غمت از سبوی چشم

بر خاک پات جای لب و بوسه های من
نقل محافل است دگر ماجرای من

ای چاره ساز..بر من و درد دلم..حسین
ای مهربان تر از پدر و مادرم…حسین
آقای خاص..حضرت جود و کرم…حسین
منّت نهاده ای به سرم با حرم..حسین

تا با تو ایم خسته از عالم نمی شویم
جز محضرت برای ادب خم نمی شویم

جمع است در حریم تو دیوانه بیشتر
شمعی و گرد زلف تو پروانه بیشتر
شش گوشه ات شبیه به میخانه بیشتر
میلم کشیده است به پیمانه بیشتر

دست دلم دخیل به پایین پای توست
اصلا خدا نوشت که عالم برای توست

ناز تورا از عالمیان مشتری ترم
چون بار عشق را به سر شانه می برم
تا در  هوای عاشقی تو کبوترم
ممنونِ لقمه ی پدر و شیر مادرم

“عمرش بلند..آنکه مرا خاک پات کرد
شیرش حلال…آنکه مرا مبتلات کرد”

شد نذر روضه های تو آقا جوانی ام
یارا مباد این که ز این در برانی ام
هرکس که گفت از من و نام و نشانی ام
گفتم غلام حضرت سبع المثانی ام

از سایه سار لطف تو دارم حکایتی
هرچه صلاح توست…نه حرف و شکایتی

عصری که بود قد تو رعنا تر از همه
بر روی نیزه رفت راس تو بالا تر از همه
با این که بود داغ تو زیبا تر از همه
سرو تن تو گشت معما تر از همه

پیچید در تمام فلک ماجرای تو
قلب خدا شکست به پایین پای تو

شاعر:آرمان صائمی

_____________________________________________________________________

متن شعر مدح امام حسین (ع)

تو‌ حسینی که تو را اهل دعا

می شناسند  به باران عطا …
پنجمین اختر تابان کسا
شاه بیت غزل کرب و بلا

السلام ای همه دارایی من
بهترین همدم  تنهایی من

ای حسینی که سراپا حسنی
با خبر باش که دنیای  منی …
روشنی بخش شب پنج تنی
کور گشتم برسان پیرهنی …

پر دهی نامه برت خواهم شد
ندهی خاک درت خواهم شد

در خورت بود دُر ناب شدن
در دل خاطره ها قاب شدن
قبله گاه دل احباب شدن
ناگزیری تو به ارباب شدن

ورنه خاکی تر از این القابی
همنشین با همه ی اصحابی

چوب،  منبرشد از این خانه نرفت
خاک تو ، زر شد از این خانه نرفت
پر ، کبوتر شد از این خانه نرفت
هرکه نوکر شد از این خانه نرفت

آبرو یافته از این خانه
زندگی کرد گدا شاهانه

لطف ، سر می رود از محضر تو
فطرس آورد نیازی برِ تو
پر در آورد به زیر پر تو
هر دری بسته شود جز در تو

نگرفته ست کسی جای تو را
از تو داریم تمنای تو را

ما هم از آمدنت خرسندیم
به پر شال تو دل می بندیم
اشک داریم ولی می خندیم
گریه کن های ارادتمندیم …

پر به شوق علمت آوردیم
سر برای قدمت آوردیم

بر نداریم سر از دامانت
همه هستیم بلا گردانت
آمدی جان جهان قربانت
روضه می خواند 🙁 أنأ العطشانت)

غم تو قبل تو آمد به جود
از ازل گریه کنت فاطمه بود

دل مادر به عزیزش بند است
لذتش بوسه ی بر فرزنداست
شاد از  آمدن دلبند است
شب میلاد شب لبخند است

پس چرا مادر تو گریان بود ؟
وقت بوسیدن تو نالان بود

جمله ات بغض ب ما داد حسین
کردم از غصه ی تو یاد حسین
کربلا یاد من افتاد ، حسین
نمک روضه ی میلاد : حسین …

ای مرتب شده در بین حصیر
از پریشان شده ها دست بگیر

شاعر:ناصر دودانگه

_____________________________________________________________________

متن شعر مدح امام حسین (ع)

از سر لطف اگر نامه بر خویش خطابش کردی

پر در آورد تو در کسوت دلداده  حسابش کردی

نا امید از در این خانه نرفته ست گدایی بیرون
کی گدایی به تو آورده پناه و تو جوابش کردی

انا عطشان تو شش ماه ، فقط اشک به چشمش آورد
شب میلاد دلش گریه نمی خواست ، مجابش کردی

شب میلاد شب شادی مادر پدر نوزاد است
شب میلاد شب گریه نبوده ست ، تو بابش کردی

جگر سوخته ام شمع شب جشن تو را روشن کرد
حیف شد شمع تو خاموش نشد، سوخت! تو آبش کردی

شاعر:ناصر دودانگه

 

دلسوختگان مرجع دانلود مداحی

مداحی هنری ملی، مذهبی و از دسته هنرهای نمایشی است که از زمان‌های گذشته در ایران مرسوم بوده است. خواندن اشعاری در مدح و ثنای پادشاهان از دیرباز در این سرزمین رواج داشته است و شاعران درباری همواره مورد حمایت و لطف پادشاه وقت بودند.بعد از پیدایش دین اسلام بسیاری از مسلمانان و مخصوصا شیعیان به دلیل اعتقادات قلبی به سرودن اشعاری در مدح و ثنای پیامبر عظیم‌الشان اسلام و اهل بیت ایشان روی آوردند.

بازگویی تاریخ رشادت‌ها و زندگی ائمه اطهار به زبان مداحی و با آهنگی دلنشین، نه تنها باعث آشنایی بیشتر مردم با زندگی بزرگان دین می‌شود، بلکه احساس عمیق قلبی بین مردم شیعه و مظلوم‌ترین قوم تاریخ یعنی امامان ایجاد می‌کند. شاید دلیل علاقه وافر جوانان شیعه و پیرغلامان اهل بیت به مداحی و نوحه نیز همین باشد.

سایت نوحه

بسیاری از افراد علاقه‌مند به مداحی برای ارتقا سطح مداحی‌های خود نیاز به دیدن و شنیدن مداحی‌ها و نوحه‌های مختلف و متنوعی دارند. جستجوی مداحی و پیدا کردن جدیدترین نوحه‌خوانی‌ها کاری زمان‌بر و دشوار است. سایت دلسوختگان که در ادامه معرفی می‌کنیم با آرشیوی بالغ بر هزاران فایل صوتی و تصویری نوحه و مداحی بهترین سایت نوحه و مداحی جهان تشیع به شمار می‌آید.

دانلود مداحی جدید

برای دانلود مداحی جدید و آگاهی از جدیدترین سبک‌های مداحی و نوحه‌خوانی می‌توانید از سایت دلسوختگان استفاده کنید. این سایت مجموعه‌ای کامل از محتواهای صوتی و تصویری مناسبتی از مشهورترین مداحان و نوحه‌سرایان ایرانی و غیر ایرانی دارد و برای افراد علاقه‌مند به این نوع محتوا و افرادی که کار مداحی انجام می‌دهند بسیار مفید و ارزنده خواهد بود.

دلسوختگان مرجع دانلود مداحی

می‌توان گفت مداحی و مرثیه‌خوانی برای پیامبر و خاندان او پیوندی عمیق با اعتقادات شیعیان دارد و شیعه همواره در مراسم ولادت، وفات یا شهادت ائمه مجالس شادی یا عزاداری با حضور مداحان دلباخته اهل بیت برگزار می‌کند. سایت دلسوختگان بزرگ‌ترین و کامل‌ترین سایت مذهبی جهان تشیع است. شما در این سایت می‌توانید به جدیدترین محتواهای صوتی و تصویری مذهبی دسترسی داشته باشید. دلسوختگان مرجع کاملی از انواع مداحی‌ها، نوحه خوانی‌ها و روضه خوانی‌ها است که علاوه بر جدیدترین آثار تولید شده در این زمینه، آرشیوی کامل و منحصر به‌فرد از آثار تولیدی در سال‌های گذشته دارد.

اگر در جستجوی مداحی خاصی هستید یا به دنبال مجموعه کاملی از آثار مداحان و روضه‌خوان‌های مشهور می‌گردید سایت دلسوختگان انتخابی عالی برای شما است. علاقه‌مندان به مداحی می‌توانند اطلاعات بهترین کلاس‌های آموزش مداحی را در این سایت مشاهده کنند و از خدمات اساتید مجرب و باسابقه‌ی آن بهره ببرند.

یکی از بخش‌های پرطرفدار سایت دلسوختگان اشعار بسیار زییا و فاخر در مدح و مرثیه ائمه اطهار است که در مناسبت‌های مذهبی مورد استفاده قرار می‌گیرد.شما می‌توانید در این سایت به جدیدترین سبک‌های نوحه، زمینه و شور از مشهورترین مداحان و سباک‌های جهان تشیع دسترسی داشته باشید. مداحان گرانقدر برای برگزاری هر چه پرشورتر مجالس خود می‌توانند از محتواهای متنوع و کامل سایت دلسوختگان استفاده کنند.