دیشب تا صبح گریه کردی… گریه کردی… گریه کردی…
من هم با تو گریه کردم! گریه کردم، گریه کردم…
دیشب که رویت شد قاتل من؛ دست تو میلرزید چون دل من
واویلتا واویلا آه مادر آه مادر ...
از این ماتم خانه ی ما را؛ دوباره غم گرفته…
مادر بنگر که حسن؛ با چشم گریان دم گرفته
در خواب گوید مادر کجایی؟ راهی نمانده تا خانه بیای
واویلتا واویلا آه مادر آه مادر ...
دیشب تا صبح گریه کردی… گریه کردی… گریه کردی…
من هم با تو گریه کردم! گریه کردم، گریه کردم…
دیشب دیدم تا بخواهی؛ روی پهلو باز گردی
با هر لرزش آه و ناله کردی… ناله کردی…
مادر دیدم که بابا دیدم دور از گل روت؛ با دست لرزان شد سرگرم تابوت
دیشب تا صبح گریه کردی؛ گریه کردی
از درد گوش تار می بینم؛ سرم سنگینه!
عجب دستی داشت خیر نبینه…
1- تنها دیدگاه هایی که با زبان فارسی نوشته شوند منتشر خواهند شد.
2- دیدگاه هایی که خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشند، تائید نخواهند شد.
3- از نوشتن دیدگاه هایی که ارتباطی با این مطلب ندارند خودداری کنید.