متن و سبک زمینه شب هفتم محرم

زمینه شب هفتم محرم ۹۸ – حضرت علی اصغر (ع)
بند اول :
وقتی صدای گریهات و شنیدم
برگشتم و به گهوارت رسیدم
پیش خودم آرومتری باباجون
بیا بریم، شاید به آب رسیدیم ای امیدم
نخواستی تو خیمه بمونی، از گریه هات معلومه
تو حال و روزم و میدونی، این از صدات معلومه
میخوای بشی آسمونی، از تو چشات معلومه، معلومه، معلومه
میبینی بابا، کنارمون دریاس
میبینی بابا، نیومد عمو عباس ع
میبینی بابا، بابات چقد تنهاس
بند دوم :
تو آخرین علیِ کربلایی
کوچیکترین دلاور بابایی
بذار ببینم گلوت و پوشوندن
عزیز من، الهی که نیاد سرت بلایی
با گریههات رجز میخونی، حرمله هم تو میدونه
مبارز تیر و کمونی، گلوی تو پر خونه
رو نیزهها پیشم میمونی، چشم بابا گریونه، گریونه، گریونه
میبینی بابا، میلرزه دست و پام
میبینی بابا، که گریونه چشمام
میبینی بابا، بازم چقد تنهام
بند سوم :
پاهام دیگه را نمیره یک قدم
مادر تو منتظره تو حرم
این پا و اون پا میکنم تو میدون
ببین علی ع، روم نمیشه تو رو نشونش بدم
میفهمه که آروم ندارم،از تو چشام میخونه
میفهمه خیلی بیقرارم، میدونه قلبم خونه
نشد تو رو زنده بیارم، شرمندشم میدونه، میدونه، میدونه
میبینی بابا، رفتی و بیچارم
تنت و حالا، به خاک میسپارم
میدونی که من، چقد دوست دارم
______________________________________________
زمینه لطمه زنی حضرت علی اصغر (ع)
بند اول :
به تب و تاب داری می سوزی
از غمه اب داری می سوزی
از تو شرمنده هستم مادر
زیر افتاب داری می سوزی
نشستم پهلوی تو اصغر «ع»
تا گرفتم بوی تو اصغر «ع»
اللهی که بمیره مادر
زده تاول روی تو اصغر «ع»
کاشکی بارون بیاد
از اسمون بیاد
یک کم بخواب علی علی علی علی
به جای جرعه آب
هی می بینم سراب
چیکار کنه رباب علی علی علی علی
لالا لالا لالایی اصغر
بند دوم :
تشنه لب اصغرم ای بابا
ای گله زیبای بی هم تا
یک کم آروم بگیر شش ماهه
رفته که آب بیاره سقا
….
لالا لالا لالا لالایی
به تن تو نمونده نایی
روی دستای من ای اصغر
یکم آروم بگیر بابایی
….
یکم آروم بگیر
رباب نداره شیر
لالا لالا لالا علی علی علی (ع)
خشکی زده لبات
درنمیادصدات
لالا لالا علی علی علی علی(ع)
لالا لالا لالایی اصغر
بند سوم :
دیدی سیراب شدی توآخر
روی دستام زدی بال و پر
باتير حرمله ي ملعون
پاره شدحنجرت ای اصغر
…
شده روزم مث شب تیره
غصه توی دلم زنجیره
دست و پایی بزن که بابا
نفسم از غمت میگیره
…..
روم نمیشه برم
اینجوری به حرم
چیکار کنم بابا بابا بابا بابا
چه قدر تو بیصدا
تو آغوشم بابا
کرده ای تو لالا لالا لالا لالا
لالا لالا لالایی اصغر«ع»
______________________________________________
زمینه شب هفتم محرم
بند اول :
لالالالا ببین دارم میمیرم از غمت بابا
بخواب آروم روی دستام که برگردونمت بابا
توی خون گرفتی آخرین وضوتو
زدنت با تیری که زد به زمین عموتو
باورم نمیشه دیدم سرخی گلوتو
کبوتر من پرتو افتاده
یه جوری زدن سرتو افتاده
شبیه گلوت نگاه تو سرخه
که خون تو چش تر تو افتاده
لالالالا گلم لالا
لالالالا علی لالا
بند دوم :
چه بی رحمن چه نامردن رو دستام کشتنت بابا
جلو چشمام جدا کردن سرت رو از تنت بابا
حالا مات و مبهوت با نگاه سردم
اگه سمت خیمه هی میرم و برمیگردم
آخه از رباب شرمندم راهو گم نکردم
برات میسوزه جگرم ای بابا
غمت نمیشه باورم ای بابا
منو میبینه مادرت از خیمه
چه جوری تو رو ببرم ای بابا
لالالالا گلم لالا
لالالالا علی لالا
بند سوم :
حالا که تو توی این سن تو قلب خاک شدی ساکن
برام کوچه مجسم شد شدی هم قصه با محسن
حالا توی صحرا شده کوچه تکرار
تو رو با سه شعبه کشتن محسنو با مسمار
تو رو توی میدون کشتن اونو پای دیوار
منم شبیه آسمون ای بابا
شدم واسه تو روضه خون ای بابا
حالا که میری به مادرم زهرا
سلام منو برسون ای بابا
لالالالا گلم لالا
لالالالا علی لالا
______________________________________________
زمینه شب هفتم محرم
بند اول :
شهید قلهی قاف نینوا اصغرم
ذبیح تشنهی شاه کربلا اصغرم
قتیل روضهخون گهوارهها اصغرم
سفیدی گلوشو نشونه داره دشمن
تیره که داره میبره سر و گلو ازهم
دیگه نفسای آخرشه علی اصغر
داره میرسه صدای خسخسِ بچم
کاش یهجور دیگه میشد قصه
کاش یه جور دیگه میشد آخر
کاش که حرمله میلرزید دستاش
کاش که اصلا نمیرفتی مادر
بند دوم :
صدای تیر و نیزه لالایی اصغرم
کمون حرمله کاش بدونه من مادرم
دعای جوشن میخونن مادرا تو حرم
لالایی مادرونه ینی بازم میشه
بخونم و بخوابه توی آغوشم کم کم
ندای مادرونهی توی دلم میگه
برسه یا نرسه دیگه میمیره بچم
کاش یهجور دیگه میشد قصه
کاش رسیده بود عموی اصغر
کاش کنار علقمه بود خیمه
کاش که اصلا نمیرفتی مادر
بند سوم :
نبینه مادری بچشو روی نیزهها
نبینه دستوپا میزنه رو دست بابا
نبینه غرق خونه از سرتاپا ای خدا
چه خوابایی دیده بودم برا علیاصغر
لباس دومادیشو بیاره علیاکبر
گل بریزه روی قد و بالاش عمو عباس
دست باباشو ببوسه پیش چش مادر
کاش یهجور دیگه میشد قصه
کاش یهجوری زنده میموند اصغر
کاش که توی خیمه خوابت میبرد
کاش که اصلا نمیرفتی مادر
______________________________________________
زمینه شب هفتم محرم ۹۹
بند اول :
اَصَن فکر نمی کردم، برام باورش سخته
بچه بی شیر بمونه، برا مادرش سخته
چطور آروم بگیرم، حالا که شیر ندارم
نکن گریه عزیزم ، من که تقصیر ندارم
تو هم داری میری همراهِ بابات
بمیرم من برایِ قد و بالات
بمیرم داغِ لبهات
بند دوم :
اصن فکر نمیکردم، تو از دستم پریدی
به روی نیزه مادر، ماشالا قد کشیدی
چطور آروم بگیرم، حالا که سر نداری
چرا آخه روی نیزه، مگه مادر نداری
نگاهِ مادرت مبهوتِ نیزه
شدی تشییع تو ای یاقوتِ نیزه
برات تابوتِ نیزه
بند سوم :
اصن فکر نمیکردم،که دستام خالی باشه
زمانِ رفتنِ تو ، توی خردسالی باشه
چطور آروم بگیرم، با این داغی که دارم
سرم رو جایِ دستام، رو گهوارت میذارم
تو رفتی، مادر اِی دردت به جونم
حالا با خاطرات تو می مونم
غمِ تو می سوزونم
______________________________________________
زمینه شب هفتم محرم
بند اول :
توی گهواره خوابیدی یا بیداری
تو حرم گرما تو حال احتضاری
بیا بغلم که تا ببرمتت همونجايي كه دوست داري
بدون زره بيا كه بريم تو مرد اين پيكاري
از همين فاصله هم نشون دادي غيرت تو
از همين فاصله ميشنون پيام غربت تو
جلوتر از اين بابا دلشو نداره
سپاهو ببين بابا دلشو نداره
كمونداراشون نشستن علي جون
برات تو كمين
بابا دلشو نداره
بند دوم :
ميگم به دشمن پسرم خيلي دليره
اين آخرين يار طفل نخورده شيره
ميگم اگه من گناهي دارم بچم كه بي تقصيره
ميگن كه حسين براي خودش اومده تا آب بگيره
از همین فاصله معلوم میشه تاب و تب تو
از همین جا میبینن خشکی روی لب تو
يكيشون داره سمت گلوت اشاره
مي ترسم بابا داغ ببينم دوباره
داداش اكبرت رو نديدي عزيزم
بيا تا بريم
بابا دلشو نداره
بند سوم :
با اين كه بابا رنگ از رخت پريده
ولي دشمن از لب خشكت ترسيده
به جاي آب به روي لبات تير سه پر رسيده
روي دستم سر تو رو از تن كوچيكت بريده
مادرم از تو بهشت برات لالايي ميخونه
داغ تووي دلمو فقط خدا ميدونه
چجوري برم سمت حرم دوباره
مادرت تووی خيمه ها بي قراره
نه ميشه نرم، نه ميتونم برگردم
ببين كه بابا
ديگه دلشو نداره
_______________________________________________
زمینه شور واحد روضه ای شب هفتم محرم – حضرت علی اصغر (ع)
بند اول :
بابا جون /حلال کن دم اخری تو باباتو
بابا جون/روی دستای من نزن دست وپاتو
باباجون/دادن با سه شعبه جواب لبا تو
تو رفتی/شده مادر ت حیرون از رفتن تو
تو رفتی/عزیزم چه زود بود علی مردن تو
عزیزم/دیدم من سر تو روی گردن تو
علی جان
علی جان/نیگاکن به حال عجیب وخرابم
نیگاکن/غم حنجرتو چه میده عذابم
علی جان که شرمنده ی مادر تو ربابم
علی جان
نروای علی همه هست من
نزن دست وپا روی دست من
بند دوم :
عزیزم/نداری تو از سوز این تشنگی خواب
عزیزم /ببخش که ندارم برای لبت اب
عزیزم
لبای تو تاول زده زیر افتاب
علی جان
الهی /نگیره ازم حرمله گلشنم رو
نگیره /ازم دست گلچین گله دامنم رو
نگیره /ازم دلخوشی و لالا گفتنم رو
الهی
می بوسم /علی عاشقونه زیرحنجرِ تو
تالبهات /به هم می خوره می میره مادر تو
الهی /نشه که جدا از تنه تو سر تو
الهی
لالایی علی یه لحظه بخواب
بزارمرحمی به قلب رباب(س)
بند سوم :
علی جون/ برا غسلِ تو اصغرم آب ندارم
جای آب/یه چندقطره اشک رو تن تومیبارم
باغمهات/تورو به خدای خودم میسپارم
علی جان
می بینم/سر نبش قبرت علی بلوا میشه
علی جان سر بردن تو علی دعوا میشه
به زودی/رو نیزه سر کوچک تو جامیشه
بابا جون/قرارمن و تو روی نیزه باشه
الهی/که ازهم روی نی سر تو نپاشه
محاله/سرکوچیک تو روی نیزه جا شه
میترسم علی که پیدات کنن
بانیزه تو روجابه جات کنن
_______________________________________________
زمینه شب هفتم محرم ۹۸
بزار تشنه بمونم،بزار آبو ببندن
بزار وقتی میبینن تلذّیمو بخندن
دنیا شمشیر بشه ، من از پدر نمیبُرم
اون آبی که تو براش رو بزنی نمیخورم
من حنجرم رو میدم،که تو رو نزنی
اصلا سرم رو میدم،که تو رو نزنی
(بدمالمظلوم ، یا ابا المظلوم
میخوام مرد نبرد شم ،میخوام مثل عمو شم
میخوام تا که منم با ،سه شعبه روبرو شم
باید مثل مادرت برا امام سپر بشم
باید مثل داداشم پیشمرگ پدرم بشم
من دل از همه کندم ،تو گریه نکنی
تیر هم بیاد میخندم،توگریه نکنی
(بدمالمظلوم ، یا ابا المظلوم)
به من گفته ربابه ، برو خدا به همرات
نزاری علی اصغر، که زخمی بشه بابات
رد شه این سه شعبه از حنجرش چیکار کنم
زخمی شه شونه تو سرور من چیکار کنم
میره رو نیزه اصغر فدای سر تو
میره اسیری مادر فدای سر تو
(بدمالمظلوم ، یا ابا المظلوم)
_______________________________________________
زمینه شب هفتم محرم ۹۹ – حضرت علی اصغر (ع)
بند اول :
لالایی ای گل رباب روی دست مادر بخواب
عمو جون رفته علقمه تا براک بیاره یه قطره آب
یه کم ببند چشاتو ببین زخم صداتو
آروم بگیر عزیزم بهم نزن لباتو
آخه خشکی لبات پیرم کرده
طاول روی چشات پیرم کرده
فکر بی تو بودنم از این دنیا (سیرم کرده)۳
مهتاب اومده بالا لالایی گلم لالا
بند دوم :
روی دستای عمه جون رفتی تو آغوش بابات
با همه گفتی سرباز آخر حسینم با گریه هات
نگاه نیزه دارا تو رو گرفت نشونه
کار از کارم گذشته علیم تو آسمونه
خنده های حرمله پیرم کرده
آتیش تو قافله پیرم کرده
فکر بی ت بودنم از این دنیا (سیرم کرده)۳
موقع خوابه حالا لالایی گلم لالا
بند سوم :
با عمو روی نیزه ها حال و روز منو ببین
میمیرم هر دفه سرش از نیزه می افته رو رمین
حالا با کلی غصه پای غمت میشینم
ولی رو این دلم موند دومادیتو ببینم
لحظه های آخرت پیرم کرده
روی نیزه ها سرت پیرم کرده
فکر بی تو بودنم از این دنیا (سیرم کرده)۳
لالا گل نیلوفر لالایی علی اصغر
_______________________________________________
زمینه شب هفتم محرم – حضرت علی اصغر (ع)
بند اول :
لا لالا بالام علی لالالالا
دعام اینه خدایا
پس کی بارون میگیره
بچم داره میمیره
زینب
به داد من برس
میبینی علی بی هوشه
زینب
می بینی دل من
داره از غصه میجوشه
بچم بی هوشه
لالایی لالایی
گرما به چشمات خواب آورده
لالایی لالایی
مادرم فاطمه آب آورده
بند دوم :
بی/ جونه/ رو دست من
چشمش تاره
ببین نفس نداره
واسه یه ذره هق هق
دارم دق میکنم دق
بچم
آخه سه روزه که
تنش کوره ی آتیشه
بچم
نفس کشیدناش
داره بدجوری کم میشه
از تشنگیشه
ای بارون ای بارون
داره بچم از دستم میره
ای بارون ای بارون
تا بیای اصغرم جون میگیره
بند سوم :
چی/میخوای/بگی گلم
که بی قراری
چرا آروم نداری
چشمات لبریزه درده
مادر دورت بگرده
باشه
میخوای بری برو
میدونم که چقد مردی
باشه
برو که میدونم
هوای رفتنو کردی
میدونم مردی
رو نیزه رونیزه
آروم میگیری جون مادر
رو نیزه رونیزه
واسه مادر میشی سایه ی سر
1- تنها دیدگاه هایی که با زبان فارسی نوشته شوند منتشر خواهند شد.
2- دیدگاه هایی که خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشند، تائید نخواهند شد.
3- از نوشتن دیدگاه هایی که ارتباطی با این مطلب ندارند خودداری کنید.