متن و سبک زمینه حضرت رقیه (س)

زمینه حضرت رقیه (س)
تو آسمونا دنبالت بودم
توی خرابه سر در آوردی
به شوق دیدن رقیت با
سر اومدی و پر دراوردی
پریشونی ، پریشونم
کجابودی ، نمیدونم
دلم تنگه نگاهت بود
باباجونم ، باباجونم
سرت زخمی ، سرم زخمی
تموم پیکرم زخمی
شبیه مادرت شد رو ی
از گل بهترم زخمی
ای بابایی …
تو آسمونا دنبالت بودم
سر از طشت طلا در اوردی
چند شب پیش خواب تورو دیدم
دیدم برا ما معجر آوردی
تموم معجرا سوخته
همه بال و پرا سوخته
غروب روز عاشورا
موهای دخترا سوخته
بجای چادر عمه پارچه ی سوخته سرم کرده
بابا چشمام که یادت هست ببین حالا ورم کرده
ای بابایی ..
تو آسمونا دنبالت بودم
ولی تو بزم می تورو دیدم
وقتی که اون حرفه رو زد بابا
خیلی برا سکینه ترسیدم
چقدر اینا بدن بابا
چقد مارو زدن بابا
بگو گوشواره هامو
دختراشون پس بدن بابا
اگر میخوای که برگردی
بری بازم سفر بابا
بجون تو کم اوردم
منم امشب ببر بابا
ای بابایی…
1- تنها دیدگاه هایی که با زبان فارسی نوشته شوند منتشر خواهند شد.
2- دیدگاه هایی که خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشند، تائید نخواهند شد.
3- از نوشتن دیدگاه هایی که ارتباطی با این مطلب ندارند خودداری کنید.