متن و سبک زمزمه ، نوحه و شور شهادت حضرت قاسم ابن الحسن (ع)

زمزمه و نوحه شهادت حضرت قاسم ابن الحسن (ع)
خدایا خدایا.. گلی رفته زدستم
شدم مضطر کنار، گل پرپر نشستم، گل پرپر نشستم
گل زیبای من، ابن الحسن بود
مثال اکبرم، او جان من بود
عمو جانم عمو.. جانم عمو جان۲
حسن جان حسن جان… ز تو شرمنده هستم
امانت بوده قاسم… ولی رفته ز دستم. ولی رفته زدستم
کنار جسم او، توان ندارم
سرش را روی زانویم گذارم
عموجان عمو….
عزیزم عزیزم.. صدا کردی عمویت
ولی صد آه و افسوس… که دیر آمد بسویت، که دیر آمد بسویت
لهیده گشته ای، با نعل اسبان
در آغوشت کشم، گریان ونالان
عمو جانم عمو….
بیا زینب من، دوباره شو تو یارم
کمک کن تا که قاسم، بسوی خیمه آرم، بسوی خیمه ارم
به خیمه مادرش چشم انتظارست
برای دیدن او بیقرارست
عمو جانم عمو…..
____________________________________________
نوحه، زمزمه و شور شب ششم محرم
ای جان من عمو.. جانان من عمو
هستی تو قوت، ایمان من عمو
بده اجازه.. روم به میدان
فدا کنم من. دراه راه تو جان
جانم عمو جان.. جانم عمو جان، جانم عمو جان، جانم عمو جان۲
ازبعد اکبرت.. بیتاب رفتنم
دیگر شده عمو.. وقت شکفتنم
هستم گلی از.. گلزار زهرا
اذن شهادت… بده تو مولا
جانم عموجان…
ای نوجوان من… هستی تو جان من
باشی امانت…. جانان من حسن
اندازه ی تو…. زره ندارم
قاسم ترا بر…. خدا سپارم
جانم عمو جان….
گفتی عمو بیا… افتادم از فرس
زخمی شده تنم… فریاد من برس
ببخش عموجان.. دیرآمدم من
تنی لهیده… بغل زدم من
جانم عمو جان….
1- تنها دیدگاه هایی که با زبان فارسی نوشته شوند منتشر خواهند شد.
2- دیدگاه هایی که خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشند، تائید نخواهند شد.
3- از نوشتن دیدگاه هایی که ارتباطی با این مطلب ندارند خودداری کنید.