آهنگهای ویژه

  • استاد زارع شیرازی

    استاد زارع شیرازی

    آلبوم مجالس سال 1404

  • استاد زارع شیرازی

    استاد زارع شیرازی

    آلبوم مجالس سال 1403

  • استاد زارع شیرازی

    استاد زارع شیرازی

    آلبوم مجالس محرم و صفر سال 1403

  • حاج عبدالرضا هلالی

    حاج عبدالرضا هلالی

    آلبوم مراسم عزاداری شب پنجم محرم 1403/04/20 هیئت الرضا (ع)

  • کربلایی جواد مقدم

    کربلایی جواد مقدم

    نماهنگ رفیق

  • حاج محمد طاهری

    حاج محمد طاهری

    نماهنگ ساعتی بندگی - رمضان 1402

  • کربلایی امیر برومند

    کربلایی امیر برومند

    نماهنگ تصور کن

متن سینه زنی و توسل به مادر سادات حضرت زهرا (س) – ۱۴۰۰

1
متن سینه زنی و توسل به مادر سادات حضرت زهرا (س) سال 1400

متن مدح و توسل به حضرت زهرا (س)

معجزاتِ چشم زهرا عرش اعظم ساخته
هاجر و آسیه حوا و مریم ساخته

از ازل بیت الاحرام کعبه، بیتِ فاطمه است
کعبه را تسبیحِ زهرا قرص و مُحکم ساخته

آخر پیغمبری بابای زهرا بودن است
نور زهرا مصطفی را نور خاتم ساخته

فاطمه حق و مع الحقش علی مرتضی‌ست
حق ولایت را میان این دو توأم ساخته

پیش زهرا ذوالفقارش سر فرود آورده است
علتش این بوده که شمشیر را خم ساخته

فاطمه وقتی که پای شوهرش آمد وسط
لشگری را با جلال خویش در هم ساخته

دم نمی آرد؛ مبادا همسرش غمگین شود
فاطمه در شعله ها هم سوخته، هم ساخته

گرچه او مقداد و عمار و ابوذر داشت؛ نه
آخرش از یک عجم سلمانِ محرم ساخته

نیمی از ما را خدا در فاطمیه ساخته
نیم دیگر را خود زهرا محرم ساخته

فاطمه معمار خلق سینه زن ها بوده است
یک حسینیه خودش در بین قلبم ساخته

وصله های چادرش دیروز زحمت داشته
تا برای روضه ها امروز پرچم ساخته

روز محشر ریشه های چادری که سوخته
مایه ی آسایش ما را فراهم ساخته

هر زمان در روضه‌ها “مادر” صدایش می‌کنیم
کیسه ما را پُر از فیض دمادم ساخته

___________________________________________________________

متن سینه زنی و توسل به حضرت زهرا (س)

کیستم من فاطمـه محبـوبۀ جان‌آفرینـم
جنــۀالاعـلای قــربِ رحمـۀ للعالمینم
لیلۀ القدری که کس غیر از خدا قدرش نداند
معنــی «انا فتحنـــا»ی امیــرالمؤمنینم
مادر پیغمبران از شخص آدم تا محمّد’
بانـوی مـلک خـدا در آسمان‌ها و زمینم
از ازل پیشانـی توحیـد را بـودم ستاره
تا ابـد انگشـتر ختـم رسـالت را نگینم
ذات حق کرده اراده تا که باشد یک حسینش
ور نه ریزد تا صف محشـر، حسین از آستینم
آن جناب مریـم عـذرا و این یکتـا مسیحش
این مـن و ایـن یـازده عیسـای عیساآفرینم

راستـی رکـن همه ارکان عالم کیست؟- حیدر
در حقیقـت مـن همـان رکـن امـام راستینـم
ایـن عجب نبْوَد چو پا در عرصۀ محشر گـذارم
عفـو جوشــد از یسـار و رحمـت آید از یمینم
سجـده و والشمس و واللیـل دخـان و عادیاتم
کوثر و تطهیر و قـدر و فجـر و نور و یا و سینم
هم به سیرت مصطفی فرموده در شأنم «فداها»
هم به صــورت گفتــه صــورت‌آفرینم، آفرینم
در حقیقت عبد حق خوانده، سپس گویید مدحم
گرچــه فــوق مــدح خلــقِ اوّلیـن و آخرینم
گاه مـی‌خوانند حــورم، گــاه مـی‌گویند انسان
هر چه باشم بهتر از آن، هر چه هستم فوق اینم
عصمتـم، زهـدم، عفافم، کعبه‌ام، رکنم، طوافم
مـام نفس مطمئنـه، قـلب تقـوا، جـان دینـم

نی عجب گر چشم حق در من بیند روی حق را
نیستم هرگـز خدا اما خدا را جانشینم
مرتضی در من خدا را دید با چشم خدایی
مـن خدا را دیده‌ام هر گاه حیدر را ببینم
شب که همچون کوکب دُرّی جمالم می‌درخشد
تــا فــلک انوار ثارالله خیزد از جبینم
هم نبــوت را یگانــه چشمۀ عین‌الحیاتم
هم ولایـت را فروزان آیـت حق الیقینم
بهتریـن سادات عالم: چـار بانوی بهشتی
مـن میـان چـار سادات بهشتی، برترینـم
ایستادم روی پـا چون کوه، بر حفظ ولایت
سیل اگر سیلی زنـد، آن نیستم کز پا نشینم
بسته دست حـق زمام آسمان را در کمندم
کوردل دشمن که پشت در ستاده در کمینم

این حمایت از علی، این ضربه‌های دست دشمن
آن شرار آتش و ایـن خطبه‌های آتشینم
بـا وجود آنکــه در راه علی اولْ شهیـدم
پیش‌تر از مـن فــدا گردید طفـلِ نازنینم
یـک مدینه دشمن و یک خانۀ آتش‌گرفته
کس نبود آنجا به جز دیوار و در یار و معینم
من که پیغمبر «فداها» گفت در حقم، همانا
اولیـن یـــار فداکار امیرالمؤمنینم
دست دادم لیک بند از دست مولایم گشودم
تا بدانند اهل علم حامی حبل المتینم
من شدم نقش زمین، بردند مولا را به مسجد؛
آه یارب تا قیامت از امامم شرمگینم
من بـه یاری علی «میثم» مقاوم ایستادم
شد خجل مسمار آهن، پیشِ عزمِ آهنینم

 

لینک کوتاه

اشتراک گذاری

در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

دیدگاه ها

1- تنها دیدگاه هایی که با زبان فارسی نوشته شوند منتشر خواهند شد.

2- دیدگاه هایی که خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشند، تائید نخواهند شد.

3- از نوشتن دیدگاه هایی که ارتباطی با این مطلب ندارند خودداری کنید.