متن روضه و توسل ویژه شب هفتم محرم ۱۴۰۱

متن سینه زنی و روضه گودال
شمر اگه بره، سنان نمیگذره
تو قتلگاه تو، زمان نمیگذره
حتی ازت دمِ اذان نمیگذره
تو قتلگاه تو، زمان نمیگذره
غروب شد، خورشید نشست
شمر ولی از تنت پا نشد ..
اذان شد، نمازش رو بست
راهِ حلقت ولی وا نشد ..
یک زن تنهام چطور
شمرُ ازت جدا کنم ؟!
پاشو اذونِ مغربِ
من به کی اقتدا کنم ؟!
نیزه رو نیزه ..
آب از سرت گذشت، آب از سرم گذشت
با مرکب از روی تنت برادرم گذشت ..
آب از سرت گذشت، آب از سرم گذشت
خودم دیدم چیا به مادرم گذشت ..
خلاصه ، راحت شدی
من بمیرم بهت سخت گرفت
میدونم این نصف روز
قدر یک عمر ازت وقت گرفت
نزار جلو نامحرما تو رو بلند صدا کنم
پاشو اذونِ مغربِ من به کی اقتدا کنم
لب گودال، مادر افتاده
ته گودال یک سر افتاده
مادر افتاده ..
خواهر افتاده ..
دختر افتاده ..
از روی نیزه، یک سر افتاده
از روی نیزه، اکبر افتاده
مادر افتاده ..
خواهر افتاده ..
دختر افتاده ..
________________________________________________________________
سینه زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا شب هفتم محرم ۱۴۰۱
زنده باشم به شرط حیات، ان شاالله
میمیرم برات ، ان شاالله ..
سوگند به گریهی آدم
سوگند به عرش معظم
سوگند به سرخی پرچم
سوگند به ماه محرم ..
تا زنده ایم پای غمت سینه میزنیم
با شورِ شعر محتشمت سینه میزنیم
ما گرچه دور از حرمت سینه میزنیم
در زیر سایهی علمت سینه میزنیم
ذکر فریادم، ارثِ اجدادم
تا خرابه حسینم، خانه آبادم
سوگند به لحظهی خلقت
سوگند به نورِ نبوت
سوگند به اصل امامت
سوگند به صبح قیامت
این بزم روضه های تو دارالشفای ماست
این قطرههای اشک یقیناً دوای ماست
ما با حسین بود خدای را شناختیم
این ذکر با حسین، همان ربنای ماست
شور شیرینم، عشق دیرینم
من حسینیام این است دین و آیینم
حسبنا الله نعم المولا حسین
رحم الله من نادی یا حسین
________________________________________________________________
سینه زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا شب هفتم محرم ۱۴۰۱
چه غزل چه چهارپاره
چه دوبیتی چه رباعی
چه کمیت و زید و حاجب
یا که دعبل خزائی
مهم اینه از تو باید دم زد
سینه پای این علم باید زد
شب جمعه پا برهنه توی
حرم شما قدم باید زد
قدم می زنم قدم می زنم
زندگی مو با غمت رقم می زنم
قدم می زنم قدم می زنم
بوسه به ورودی حرم می زنم
قدم می زنم قدم میزنم
پیش چشم عالم از تو دم می زنم
حسین اربابم منو دریابم
چه حرم چه هیئت آقا
اینجا یا صحن علمدار
گریه کن باشم یا مداح
روضه خون یا که میون دار
مهم اینه نوکری باید کرد
نفس ها رو حیدری باید کرد
نوکری قشنگ تره اینجوری
اینجا از تو دلبری باید کرد
صدات می زنم صدات می زنم
خودمو برای روضه هات می زنم
صدات می زنم صدات می زنم
بوسه بر ضریح کربلات می زنم
صدات می زنم صدات می زنم
بوسه به دستای نوکرات می زنم
1- تنها دیدگاه هایی که با زبان فارسی نوشته شوند منتشر خواهند شد.
2- دیدگاه هایی که خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشند، تائید نخواهند شد.
3- از نوشتن دیدگاه هایی که ارتباطی با این مطلب ندارند خودداری کنید.