شعر ورود به کربلا سروده استاد زارع شیرازی دوم محرم ۱۴۰۱

متن شعر ورود به کربلا دوم محرم ۱۴۰۱
کاروانی با جمال نور از عرش آمده
گوییا کل ملائک بر روی فرش آمده
یکطرف شمس جمال حجت یزدان. حسین
او عزیز خالقست و باطن قرآن . حسین
خون حق . خون حسین است و به میعادش رسید
زینب کبری به آه قلب و فریادش رسید
پرچم این کاروان . بر دوش عباسِ علیست
منتقم بر صورتِ نیلی ی آن یاس علیست
صوت زیبای اذان . با حضرت اکبر شده
آفتاب عاشقان . وجه علی اصغرشده
زینب کبراست بنت حضرت حبل المتین
یادگار قلب مولانا امیرالمومنین
قاسم و جمع تمام یاوران جمعست جمع
حضرت عباس و نور عابدان . جمعست جمع
زینب کبری پر از دلشوره گفتا یا حسین
دلهره دارم برادر جان زهرا یاحسین
ترسم از اینکه جدایی بین ما آید حسین
بین من با تو زمین کربلا آید حسین
ترسم ازاینکه تن بی راس تو بینم اخا
ترسم آقا بر سر قبر تو بنشینم اخا
بوی تلخ دوری از تو بر مشامم آمده
گوییا وقت اسیری بین شامم آمده
گوییا بینم که اکبر. اربا اربا میشود
عشق من . بین عدو. مظلوم و تنها میشود
حنجر اصغر . به تیر حرمله خونین شود
راس آقایم حسین از سیف. رنگین میشود
اشک میریزم برایت ای همه جانم حسین
حضرت سلطان من ای روح وریحانم حسین
زارع شیراز . اشک از ماتمت دارد حسین
گریه های نور بر نور غمت دارد حسین
1- تنها دیدگاه هایی که با زبان فارسی نوشته شوند منتشر خواهند شد.
2- دیدگاه هایی که خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشند، تائید نخواهند شد.
3- از نوشتن دیدگاه هایی که ارتباطی با این مطلب ندارند خودداری کنید.