شعر شهادت امام کاظم (ع) سروده استاد زارع شیرازی ۷ اسفند ۱۴۰۰

متن شعر شهادت امام کاظم (ع)
بین زندانم فقط شلاق گشته محرمم
من تک و تنهایم و بی مونس و بی همدمم
دورافتادم ز اهل و بچه هایم ای خدا
من اسیر دست دشمن . بینوایم ای خدا
یک تن زخمی و صد زنجیر و غل دور تنم
زیر شلاق عدو صد پاره شد پیراهنم
روزهارا روزه هستم شب . کتکها میخورم
غصه هجران فرزندم رضا را میخورم
دخترم معصومه هر دم . انتظارم میکشد
بس خدا داند چه قلب داغدارم میکشد
هرشب از خالق. خلاص از سِجن میخواهم فقط
مادرم زهرا شنیده سوزِ صد آهم فقط
اشک موسی الکاظم از دوری ی روی شیعه هاست
روز دفنش بر مزار .هنگامه ای چون کربلاست
بین تشییعش صدای ضجه ها باشد بلند
چون غل وزنجیر بر پایش بمانده چون سمند
هم رضا گریان و هم شاه چراغ و شیعیان
داغ موسی الکاظم از غم شد به قلب و جان .گران
ای فدای قامت زخمی و پاکت ای امام
جان عالم جان ما قربان خاکت ای امام
قبر تو در کاظمین و قبله گاه عاشقان
باب حاجاتی و هستی شافع پیر و جوان
حضرت باب الحوائج ای امام هفتمم
عاشقی هستم به بابت عبد نام هفتمم
جان معصومه . برات کربلایم را بده
حضرت آقا جواب این نوایم را بده
حضرت آقا دلم بهر حریمت پر کشید
این دل بی طاقتم آمد به قبرت سر کشید
بانوای گریه گفتم اَیُّهَاالجَدُّ العَزیز
ای شفیع و شافی ی هر قلبِ عاصیّ و مریض
نور عشق تو سماواتی شده در جان من
نام تو خوشبو کند جان و تن و روح و بدن
زارع شیراز عبدی هست بر خوان علی
خاک پای قنبر و شد از غلامان علی
1- تنها دیدگاه هایی که با زبان فارسی نوشته شوند منتشر خواهند شد.
2- دیدگاه هایی که خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشند، تائید نخواهند شد.
3- از نوشتن دیدگاه هایی که ارتباطی با این مطلب ندارند خودداری کنید.