شعر شهادت امام موسی کاظم (ع) سروده استاد زارع شیرازی ۲۷ بهمن ۱۴۰۱

شعر شهادت امام موسی کاظم (ع)
قاتلم میزد به جسمم تا کبودی شد نشان
کنج زندان . نیلی ام کرده به ضرب تازیان
من عزیز حضرت پیغمبرم . ضربت نزن
من. گرامی . ابن پاک کوثرم . ضربت نزن
شام و افطارم کتک بود و سیاهی های تن
از تن موسی نمانده جز جراحات بدن
چونکه بابایم علی و مادرم زهراشده
این غریب بن غریبست و چنین تنها شده
دوری ی فرزند دلبندم رضا در سینه ام
هجر اولادم شده بس غصه ی دیرینه ام
کنج زندان .باهمین دستان در زنجیر کین
یاد عمه زینبم کردم به این حال غمین
گفتم ای زینب .فدای دست های بسته ات
زیر ضرب تازیانه شد تن بشکسته ات
یاد سرهای بریده یاد دخت حیدرم
گاه هم گریان درد و روضه های کوثرم
کنج زندانم کجا و روضه ی شاهم کجا
آه عمه جان رقیه ام کجا آهم کجا
موسی جعفر. فدای راس بی جسمت حسین
آیه ی قرآن صدای راس بی جسمت حسین
عمه جان زینب. بگو چون شد به قلب زار تو
روبرویت شد بدون سر . تن دلدار تو
ای بقربانت تمام هست و اشک دیده ام
اشک میریزم برای آنچه که بشنیده ام
حق بود… دیدن کجا و گوش بشنیدن کجا
روضه ی زندان کجا و مقتل و دشمن کجا
زارع شیراز و عبد خاندانم جد من
موسی ی جعفر بود جان و جهانم جد من
1- تنها دیدگاه هایی که با زبان فارسی نوشته شوند منتشر خواهند شد.
2- دیدگاه هایی که خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشند، تائید نخواهند شد.
3- از نوشتن دیدگاه هایی که ارتباطی با این مطلب ندارند خودداری کنید.