شعر شهادت امام محمد باقر (ع) سروده استاد زارع شیرازی ۱۶ تیر ۱۴۰۱

متن شعر شهادت امام محمد باقر (ع)
زهر . سوزاند تنِ باقرِ دین را ای وای
کُشت اخر… پسرِ حبلِ متین را ای وای
لیک . جان دادنِ آقا به همین زهر که نیست
و غم و غصه ی مولا ز همین زهر که نیست
پنج ساله . همه ی کرببلا را دیده
دیده با چشم .تمام غم و او نشنیده
دیده .ارباب به مقتل . بدنش بی سر هست
ناظرِ این تنِ بیسر. بخدا خواهر هست
دیده عباس . به علقم . بدنش افتاده
و چه بیدست . تنِ پُر مِحَنَش افتاده
باقرم دیده . سُمِ اسب به جسمش تازند
نعل تازه زده اند و به همین مینازند
باقرم دیده . تمامی ی شهیدان . بیسر
تازیانه ست زده زجر . جسم دختر
باقرم دیده که سرها همه بر نیزه شده
حضرتش دیده ثمرها بر نیزه شده
باقرم دیده که زینب به اسیری برود
لیک معجر ز سرِ عمّه و زنها نرود
باقرم دیده. رقیه. همه جا سیلی خورد
کربلا . کوفه ی کین . شام بلا .سیلی خورد
چه بگویم ز غم ای دیده . فقط گریه بکن
به همین روضه ی نادیده فقط گریه بکن
طبعِ شعرم بخدا زینب کبری داده
دل و این دیده فقط حضرت زهرا داده
چشمِ این زارع شیراز. برایت گریان
من بقربان تو ای شاه. شهید العریان
1- تنها دیدگاه هایی که با زبان فارسی نوشته شوند منتشر خواهند شد.
2- دیدگاه هایی که خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشند، تائید نخواهند شد.
3- از نوشتن دیدگاه هایی که ارتباطی با این مطلب ندارند خودداری کنید.