شعر ویژه اربعین حسینی سروده استاد زارع شیرازی صفر ۱۴۰۱

متن شعر اربعین حسینی
ای عزیز مادرم من از سفر برگشته ام
با دلی سوزان و قلبی پرشرر برگشته ام
من بدنبال سرت بر نیزه ها رفتم حسین
همره این بانوان خیمه ها رفتم حسین
من نرفتم تازیانه بر تنم خورده حسین
قلب من پیش تو . جسمم را عدو برده حسین
من چهل منزل کتک خوردم عزیزم یاحسین
زیر شلاق عدو مردم عزیزم یاحسین
کوفه در زندان . شبم را صبح کردم یااخا
دختر حیدر منم . من مرد مردم یااخا
خم به ابرویم نیاوردم چنان حیدر به شهر
خطبه خواندم مفتضح کردم عدویت را به قهر
تاسرببریده ات دیدم به آندم یاحسین
سرزدم بر چوبه محمل دمادم یاحسین
ای برادر. از اسارت . رنج و درد آورده ام
اشک دیده . پای زخمی .آه سرد آورده ام
شام . سنگ و چوب و خاکستر به جسمم میزدند
بر تن زنها و سجادت دمادم میزدند
من بمیرم دخترت سیلی ز کینه خورده است
بس رقیه بین آن ویرانه هاشان مرده است
هم سرت را در بغل بگرفت و گریان شد حسین
ناگهان دیدم که دق کرد و نمایان شد حسین
کعبه ای در شام دارد آن سه ساله دخترت
بس که بود از جسم و چشمانش شبیه مادرت
از کتکها بر تن و جسم کبودش یاحسین
چون بگویم زین غم دل در نبودش یاحسین
بس بگویم که ز جسم و رو شبیه مادر ست
صورت و جسمش چه نیلی. روضه ی این دخترست
زارع شیراز. میمیرد برایت یاحسین
از تمام جان بگویم جان فدایت یا حسین
1- تنها دیدگاه هایی که با زبان فارسی نوشته شوند منتشر خواهند شد.
2- دیدگاه هایی که خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشند، تائید نخواهند شد.
3- از نوشتن دیدگاه هایی که ارتباطی با این مطلب ندارند خودداری کنید.