آهنگهای ویژه

  • استاد زارع شیرازی

    استاد زارع شیرازی

    آلبوم مجالس سال 1404

  • استاد زارع شیرازی

    استاد زارع شیرازی

    آلبوم مجالس سال 1403

  • استاد زارع شیرازی

    استاد زارع شیرازی

    آلبوم مجالس محرم و صفر سال 1403

  • حاج عبدالرضا هلالی

    حاج عبدالرضا هلالی

    آلبوم مراسم عزاداری شب پنجم محرم 1403/04/20 هیئت الرضا (ع)

  • کربلایی جواد مقدم

    کربلایی جواد مقدم

    نماهنگ رفیق

  • حاج محمد طاهری

    حاج محمد طاهری

    نماهنگ ساعتی بندگی - رمضان 1402

  • کربلایی امیر برومند

    کربلایی امیر برومند

    نماهنگ تصور کن

متن و سبک زمینه شب سوم محرم

12
زمینه شب سوم محرم

زمینه شب سوم محرم

بند اول :

ببار بارون
بزار تر بشه زخمای رو لبامون
که از تشنگی درنمیاد صدامون
بیا سایه بنداز سر عمه هامون
که رفت معجرامون

کجا موندی
خودت رو تو کاش کربلا میرسوندی
واسه آب عمو رو به مقتل کشوندی
سه شعبه توی چشم سقا نشوندی
دلم رو سوزوندی

نگفتی سه سالم
تحمل دوری بابا ندارم
دارم میرم اما
شده زخمای رو تنم یادگارم
حالا که بابا رفت
باید پا رو خارای صحرا بزارم

خداحافظیه منه و این
دلی که واسه بابا بیتابه
دلم تنگه لالاییه باباست
سه ساله بی بابا نمیخوابه

خداحافظی سخته بابایی
واسه دخترا سخته مخصوصا
بابا من میرم چون که مجبورم
ولی تو بمن سر بزن حتما

بند دوم :

ببار بارون
میبنی تن بابا بی سایبونه
سرشم روی نیزه ی ساربونه
بشور اون چشایی روکه غرق خونه
منو میسوزونه

دلت اومد
نباری رو چشمایی که نیمه بازه
به ماهی که حتی رو نی دلنوازه
چه جوری سرش با سر نی بسازه
چشاش نیمه بازه

نباریدی بارون
تو وقتی سیاهی میرفت چشم بابا
نباریدی بارون
گذاشتی تو لب تشنه اونو رو خارا
نباریدی بارون
چه فرقی داری تو با چکمه سیاها

به بابا نگو چی سرم اومد
نگو چی به روز حرم اومد
نگو یکی گوشواره هامو برد
یکی هم پی معجرم اومد

نگو به بابا کی سوزوند مومو
کی با سنگ شکسته دو ابرومو
یا اون دست سنگینی که میزد
نگو ماجرای دو گیسومو

بند سوم :

نبار دیگه
تماشا نداره چشای پر از تب
یا این گیسوایی که شد نامرتب
میباره بجات چشمای عمه زینب
چه دلخونم امشب

برو بارون
به اون پیکری که پر از زخمه برگرد
خبر از بابایی بیار باد شبگرد
نگو نیزه دارت چیا با دلم کرد
چه جور عمه رو زد

نباریدی بارون
دیدی دشمنای بابایی زیادن
نباریدی بارون
دیدی خوردن آب اما آبش ندادن
نباریدی بارون
دیدی همه با نیزه هاشون آمادن

دیگه نیست نیازی نبار بارون
شده ماهِ رو نیزه سقامون
دیگه نیست نیازى بتو خوش باش
حالا که دیگه رفته بابامون

فقط کاش نفهمه النگوهام
همونایی که هدیه ی باباست
یکی برده با سیلی از دستم
الان دست اون بچه شامی هاست

__________________________________________

زمینه لطمه زنی حضرت رقیه (س)

بنداول :

بی بهونم زدندم بابا
تازیونم زدندم بابا
زجر و خولی وشمر بدمست
وحشیونه زدندم بابا

میسوزه چشمای گریونم
نگم از این تنه پر خونم
یه جوری سیلی زداون نامرد
که دیگه کنده شد دندونم

تو کوچه ها می زد
با ناسزا می زد
سیلی من و بابا بابا بابا

یکی به قصد کشت
یکی میزد با مشت

خیلی من و بابا بابا بابا

یاابتا حسین حسین(ع)

بنددوم :

دیگه از زندگانی  سیرم
سه ساله هستم اما پیرم
شبیه مادرتو زهرا
دست به پهلو دارم راه میرم

دیگه بابا کم اوردم من
هر جا اسم تو می بردم من
می شندم فقط دشنام و
تازیونه ها می خوردم من

تنم شد ارغوون
شکسته استخوون

از جای تازیون بابا بابا بابا

بارونیه چشام
در نمیاد صدام

فقط تورو می خوام بابا بابا بابا

یاابتا حسین حسین(ع)

بندسوم :

کاش می مردم بابا جای تو
قربونه اشکه چشمای تو
یادمه وقتی اون نامرد زد
خیزرون رو به لبهای تو

جلوی خواهر بی جونت
تا میزد بر لب و دندونت
یادمه از لبات که می ریخت
توی تشت لخته های خونت
……

یادمه هرکجا
اون قوم بی حیا
میزدنم بابا بابا بابا
…..
خسته شدم پدر
آه ای بریده سر
بیا من و ببر ببر ببر
…..

یاابتا حسین حسین(ع)

__________________________________________

زمینه شب سوم محرم ۹۹

بند اول :

بابایی، می دونی بی تو چی کشیدم
بابایی، حتی یه روزِ خوش ندیدم
بابا ببین، قدِّ خمیدم
بابا ببین، مویِ سفیدم
سه سالمه، اما می بینی
بدجوری از، دنیا بریدم
کوچولویِ سه ساله کجا وُ، سر بریده
صورتِ آلاله کجا وُ، رنگ پریده

بند دوم :

بابایی، عمه کمک میکرد نیفتم
بابایی، می زَدَنم هر چی میگفتم
امشب دیگه، آخر کاره
حال و روزم، می بینی زاره
میشه بابا، برام بخندی
اینجا کسی، که چوب نداره
زمین سرد این خرابه، می‌ده عذابم
کاشکی می‌شد بابا یه لحظه، روو پات بخوابم

بند سوم :

بابایی، تویِ بیابونا دویدم
بابایی، توو خرابه بهت رسیدم
انقد زدن، با تازیونه
توو این مسیر، به هر بهونه
بابا دیگه، نایی ندارم
حرفام دیگه، بزار بمونه
پیاده راه اومدم انقد، پاهام گرفته
یه چیزیم بگو تو بابا، صدام گرفته

__________________________________________

زمینه شب سوم محرم – حضرت رقیه(س)

بند اول :

سپردم آئینه ها رو از جلو چشمات بردارن
هنوزم تو قشنگی سر به سر تو می‌ذارن

شرمندم
گله سری برات نداشتم

گل بوسه
رو زخمای سرت گذاشتم

بخند تا بخندم/ عمه به قربون تو
زخماتو خودم میبندم / عمه به قربون تو

بند دوم :

بخواب که دیگه دیر وقته می‌دونم بابا دیر کرده
شاید که توی تشته شاید به نیزه گیر کرده

می‌دونی
چقد سرش شلوغه بابا

می‌دونی
کجاها که نرفته شبها

بخواب تا بخوابم / عمه به قربون تو
به فکر غم ربابم / عمه به قربون تو

بند سوم :

زخمای تنت خوب می‌شن نگران نباش عمه جان
دس نکش روی لثه هات دندونات بازم درمیان

می‌بینم
ورم دارن لبات هنوزم

می‌بینم
کبوده سرتا پات هنوزم

بمون تا بمونم / عمه به قربون تو
سخته واسه تو می‌دونم / عمه به قربون تو

__________________________________________

زمینه شب سوم محرم – حضرت رقیه(س)

بند دوم :

ضربه های دست عدو
صورتم رو کرده کبود
راستی یادم نبود بگم
یکی بود یکی نبود
حال و هوامون خزونی بود
به ماها گفتن مهمونی بود
آرزو داشتم که ای خدا….!!
توقّعم مهربونی بود
گلای لالۀ گلشن و می زدن
با سیلی و با نیزه ها زن و می زدن
با هرچی دستشون اومد من و می زدن آی می زدن آی می زدن
آی می زدن

بند دوم :

به خدا اهل معرفت
مثه بابام کسی نبود
یکی میگه بهم چرا؟؟
سر بابام رو نیزه بود
هر دفعه با طعنه آب می داد
من و با خنده اش عذاب می داد
وقتی می پرسیدم از بابام
با کعب نی جواب می داد
با بغض و کینۀ جدّمون می زدن
ما رو شبا تو اوج گریمون می زدن
حالا دارم لک.. نت زبون می زدن آی میزدن آی می زدن
آی می زدن

بند سوم :

به تمنّای بوی تو
به تماشای روی تو
بیا تا بوسه بزنم
طرّه های گیسوی تو
باشه.. میگین آسمونی بود..
آخه بابام همونی بود…
که شما دعوتش گرفتین
این چه رسم مهمونی بود؟؟
برای غارت خیمه گاه می زدن
تو رو میونه قتله گاه می زدن
عمه می گفت رو یک سپاه می زدن آه می زدن آه می زدن
آی می زدن

__________________________________________

زمینه شب سوم محرم

بند اول :

شبا تا سحر از غصه، دل من بی‌تابه
دختر تو خیلی وقته، راحت نمی‌خوابه

من فقط تو رو می‌خوام/ بی تو نیمه جونم
بی تو تاره این شب‌هام/ ماه آسمونم
دردسر شده بابا برام/ لکنت زبونم

می‌بینی که پام سوخته
تموم موهام سوخته
الهی من بمیرم
صورت بابام سوخته

بند دوم :

از بالای نیزه بابا، که منو میدیدی
وقتی صدات میزدم من، صدامو میشنیدی

پای نیزه بودم با/ قامت کمونی
درد دل می‌کردم تا/ دردمو بدونی
تو دلم می‌گفتم بابایی/ کاش پیشم بمونی

تاری چشام بسه
دوری بابام بسه
میشه منو ببری بابا
یتیمی برام بسه

بند سوم :

سفیده همه موهام و/ سو نداره چشمام
می بینی که نیستم دیگه/شبیه هم سِنّـــام

زخمام و اگه بابا/ من بدم نشونت
حق داری که از غصه/ بند بیاد زبونت
خورشید خونت حالا شده/ ماه قد کمونت

پیری واسه من زوده
خمیده شدن زوده
برای دختر تو
تابوت و کفن زوده

__________________________________________

زمینه شب سوم محرم

بند اول :

چه کار خوبی کردی که
پیش من آخر اومدی
فدای تو بشم که با سر اومدی

روشن شده با اومدنت چشای تارم
وقتی که توباشی باکسی کاری ندارم
شرمنده اگه پیش تو با لباس پاره م

بابا میدونی ازچی
دلگیرم و غمگینم
آخه با چشه تارم
روتو خوب نمی بینم

بند دوم :

باباتو راه این سفر
هرچی بلا سرت اومد
همون بلاها سر دخترت اومد

سوخته تو آتیش موی تو و موی رقیه
خونی شده هم روی تو هم روی رقیه
زخمه مثه ابروی تو ابروی رقیه

ماهردوتامون داریم
لبهای ترک خورده
عین تو بابا خیلی
دخترت کتک خورده

بند سوم :

بیا بشین تو بغلم
میخوام ببندم زخماتو
این دفه هرجا که بری میام باتو

موندن نداره اینجایی که حرمله باشه
هرجای تنم کبوده جای لگداشه
بابا دیگه عمر دختر تو آخراشه

وقتی که بیام باتو
دیگه نمیشم اذیت
از گریه ی هر روزم
عمه جون میشه راحت

__________________________________________

زمینه شور واحد روضه ای شب سوم محرم حضرت رقیه (س)

بند اول :

بابایی کجایی ببینی که دارم میمیرم
ببینی خداییش دیگه از همه دنیا سیرم
تودست یه مشت بی مروت اسیرم

بابایی ببین بچه شامی چه بی بندوباره
میگه این یتیمه و بابا نداره
میرسه به من سربه سرم میزاره

کجایی ببینی دله پرغم وبیقرارم
ببینی سرم رو رو خشتا وُ سنگا میزارم
ببینی همین لکنته خنده دارم

بیا و نظر کن به چشمای تر
بیا و من و از خرابه ببر

بابایی بابا جون کجایی (۳)

بند دوم :

بابایی دلم خیلی تنگه برای تو امشب
بابایی ببین که دارم می سوزم بدجور از تب
بابایی شدم دردسر من واسه عمه زینب

بابایی ببین که برای پریدن دیگه پر ندارم
ببینی جای سالمی توی پیکر ندارم
نه خلخال نه دیگه النگو و زیور ندارم

بابایی کجایی ببینی دلم بیقراره
بابایی کجایی ببینی چشام سو نداره
بابایی کجایی ببینی سرم مو نداره

ببین دختره سه ساله ت منم
سفیدشدموهام کبودشد تنم

بابایی بابا جون کجایی (۳)

بند سوم :

توی خواب دیدم که می بوسی چشای ترم رو
دیدم که به اغوش گرفتی تن لاغرم رو
گذاشتم روی بازوی مردونه ت من سرم رو

توی خواب میدیدم عمو مو که من رو بغل کرد
عموجان میدیدم به گوشم چه گوشواره ای زد
ولی حیف پریدم من ازخواب باسیلیِ نامرد

اومدضجر
من و با لگدهاش از این خواب پروند و
نبودی دل دخترت رو چقدضجر سوزوند و
موهام وگرفت و من و روی خاکا کشوند و

ازون ضرب ِ دستِ اون بی حیا
لُ لُ لُ لُکنتم گرفته بابا

بابایی بابا جون کجایی(۳)

__________________________________________

زمینه یا شور حضرت رقیه (س)

بند اول :

بابا بابا
پره سوزو اشک و اه و فریادم
بابا بابا
بغلم کن من و ازپا افتادم

بابا بابا

دخترت از دنیا دیگه دل برید
بابا بابا
تو سه سالگی شده موهاش سپید

لبه من شد
مثل لبهات
زخمی و خونی و پر ترک بابا
تو نبودی
بد جوری زد
من و زجر بی حیا کتک بابا

دندونای
شیریه من
افتاده بابا با ضربه های مشت
دور از چشمه
عمو عباس
حرمله من و می زد به قصد کشت

بابا جونم بابا جونم

بابا جونم بابا جونم بابا جون

بند دوم :

بابا بابا
می سوزه از گریه چشمای ترم
بابا بابا
مثل پیر زن ها تا شد کمرم

بابا بابا
می بینی شکستگیه پرم و
بابا بابا
می بینی لخته ی خونه سرم و
با این دست و
پای زخمی
واسه عمه خیلی درد سر شدم

با این روی
ارغوونی
خیلی بیشتر شبیه مادر شدم

دل من رو
خیلی سوزوند
مرد مستی که کنیز صدام می کرد

از اون بدتر
اونی بود که

خیزرون به لبه خونه تو می زد

با با جونم با با جونم

با با جونم بابا جونم بابا جون

بند سوم :

بابا بابا
از گریه چشم ترم می سوزه
بابا بابا
دست و پاوو کمرم می سوزه

بابا بابا
شبیه من هیچ کسی مضطر نیست
بابا بابا
واسه ی شبه غمم اخر نیست

چند دفه
دیدم که افتاد
از رو نیزه سرت رو به روی من

کاش که بودش
کناره ما
بازار شام لا اقل عموی من

به لباسه
پاره ی من

خیلی دخترای شامی خندیدن

تاکه دیدن
عزاداریم
دور مون جمع شدن و می رقصیدن

__________________________________________

زمینه حضرت رقیه (س) – محرم ۹۹

سراومده عمه ، شبه پریشونی
مهمون داریم امشب ، اونم چه مهمونی ۲
خوش اومدی بابا ۲
بابا شباهتامون امشب چه گریه داره ۲
من با لباس پارم تو با لبای پاره
نبودی بابا ۲
از رو ناقه ها افتادم
خیلی بی هوا افتادم
زیر دست و پا افتادم
نبودی بابا ۲

با سیلی دشمن ، چشم تَرَم سوخته
منم شبیه تو ، موی سَرَم سوخته ۲
خوش اومدی بابا ۲
ببین که سر میذارم رو سنگهای خرابه ۲
زخمهای گردن من از زبری طنابه
نبودی بابا ۲
تو بیابونا افتادم
خیلی بی صدا افتادم
زیر دست و پا افتادم
نبودی بابا ۲

از دست شامی ها ، چِشام نمی بینه
دستای مرداشون ، آخ که چه سنگینه ۲
دلم میسوزه ۲
دستای ظلم و بستی با اقتدار عمه ۲
بابا قَدِ کمونم شد ذوالفقار عمه
نبودی بابا ۲
بِین خنده ها افتادم
توی کوچه ها افتادم
زیر دست و پا افتادم
نبودی بابا ۲

__________________________________________

زمینه حضرت رقیه (س) – محرم ۹۹

لب های من خشک و – لب های تو زخمی
دق میکنم بی تو – بر حال من رحمی
چشمای تو بسته – چشمای من تاره
میخوام به پات پاشم – دردام نمیذاره
دلتنگیام بابا // اشک چشام بابا
یک کاری کن امشب // باهات بیام بابا
قدش خمید عمه // شد مو سفید عمه
خیلی برا زخمام // زحمت کشید عمه
با سر رسیدی بابا * آخر رسیدی اما
خیلی دیگه دیره * دخترت میمیره

موی سرم خاکی – موی سرت خونی
بی دخترت بابا – رفتی به مهمونی
بی ما چرا رفتی – از ما تو دور بودی
از صورتت پیداس – کنج تنور بودی
امشب عزادارم // دست به کمر دارم
پیش چشات زخم // پاهامو میشمارم
بین طناب رفتم // مثل رباب رفتم
من دست و پا بسته // بزم شراب رفتم
چشمام پرآبه بابا * توو این خرابه بابا
توی شب تیره * دخترت میمیره

لینک کوتاه

دانلود آلبوم

# نام قطعه کیفیت 128 کیفیت 192 کیفیت 256 کیفیت 320
1 سبک زمینه شب سوم محرم - ببار بارون ... ...
2 سبک زمینه حضرت رقیه - بی بهونه زدندم بابا ... ...
3 سبک زمینه شب سوم محرم 99 - بابایی، می دونی بی تو ... ...
4 سبک زمینه شب سوم محرم - سپردم آئینه ها رو از جلو چشمات بردارن ... ...
5 سبک زمینه شب سوم محرم - حضرت رقیه(س) - ضربه های دست عدو ... ...
6 سبک زمینه شب سوم محرم - شبا تا سحر از غصه ... ...
7 سبک زمینه شب سوم محرم - باباتو راه این سفر ... ...
8 سبک زمینه شور واحد روضه ای شب سوم محرم حضرت رقیه (س) - بابایی کجایی ... ...
9 سبک زمینه یا شور حضرت رقیه (س) - بند اول ... ...
10 سبک زمینه یا شور حضرت رقیه (س) - بند دوم ... ...
11 سبک زمینه یا شور حضرت رقیه (س) - بند سوم ... ...
12 سبک زمینه حضرت رقیه (س) - محرم 99 - سراومده عمه ... ...
13 سبک زمینه حضرت رقیه (س) - محرم 99 - لب های من خشک و ... ...

پخش آنلاین آلبوم

اشتراک گذاری

در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

دیدگاه ها

1- تنها دیدگاه هایی که با زبان فارسی نوشته شوند منتشر خواهند شد.

2- دیدگاه هایی که خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشند، تائید نخواهند شد.

3- از نوشتن دیدگاه هایی که ارتباطی با این مطلب ندارند خودداری کنید.