زمزمه ورودیه محرم سال ۱۳۹۹

زمزمه ورودیه محرم ۹۹
داداش چی قراره بیاد سرم؟
ببین خاک نشسته رو معجرم
من این قصه رو پیش مادرم/شنیده بودم
سراپا می لرزم توو اضطراب
برای خودم نه… برا رباب
من این روزا رو حتی توی خواب/ندیده بودم
گودال می بینم/ ای وای از تنت
احساس می کنم/ از من می گیرنت
ای کاش توو دلم/آتیش بپا نشه
ای کاش پام به این/ گودال وا نشه
###
چرا خاکه اینجا پر از خونه
زمین و زمون روضه می خونه
رقیه میگه کی میریم خونه؟/چشم انتظارهط
چرا خشک و بی حاله آسمون؟
قراره بمونی … باشه بمون
چرا ساربون مونده پیشمون؟/چه فکری داره؟
انگشترت داره/چشمش رو می بره
کاشکی میشد یه جور/ راضیش کنی بره
بدجور دورمون/ هی پرسه می زنه
این تازه اول/ دلشورهی منه
###
بیا خواهر از محملت پایین
بیا آخر دنیامو ببین
منو می کشن توو همین زمین/غریب و تنها
شده موقع دل بریدن و
منو از تو آخر می گیرن و
تو باید بری بسپری منو/ به ریگ صحرا
اینجاست کربلا/ که گفته مادرم
هرچی مصیبته/ اینجا میاد سرم
اینجا تو بی کس و/ من بی قمر میشم
تو بی برادر و / من بی پسر میشم
1- تنها دیدگاه هایی که با زبان فارسی نوشته شوند منتشر خواهند شد.
2- دیدگاه هایی که خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشند، تائید نخواهند شد.
3- از نوشتن دیدگاه هایی که ارتباطی با این مطلب ندارند خودداری کنید.