اشعار مدح امام حسن (ع) – سال ۱۴۰۰

شعر مدح امام حسن (ع)
دارد دلشان حال و هوایی ..حسنیون
دارد سرشان ..شور و نوایی ..حسنیون
در محضرِ کس لب به شڪایت نگشایند
دارند شهِ عقده گشایی ..حسنیون
از عزّتِ نفس است در این خانه دخیل اند
دارند عجب میلِ گدایی..حسنیون
دل را به حسن داده و سر خوش ز همین کار
آقا و امیرند ..خدایی..حسنیون
رخصت برسد پایِ پیاده برسانند…
با گریه و با لطمه چه جایی ..حسنیون
در خاکِ بقیع باز بسازند حرمِ عشق
بر پای ڪنند کرببلایی ..حسنیون
کی می رسد آن روز که بیتوته نمایند
مابین حرم ..صحن و سرایی..حسنیون
کی می رسد آن روز ڪه در صحنِ حیاطش
سازند مگر آب نمایی..حسنیون
یک روز رسد در کنفِ دولتِ مهدی
پیوسته ڪنند نوحه سرایی ..حسنیون
شاعر: محسن راحت حق
___________________________________
شعر مدح امام حسن (ع)
تو آمدی و نفس داده ای سحر به هوا
تو خنده کردی و هی ریختی شِکر به هوا
که بی تو زندگی هیچ کس نمی گیرد
چه قدر رفته ای آقا از این نظر به هوا
زمین به عشق تو خارج شد از مدار،نگو
برای دیدن تو خاک گشته سر به هوا
به جای ماه بگیرند اگر بیندازد
تورا ز شوق رسیدن شبی پدر به هوا
به ذهن هیچ گدایی نماند منّت تو
نمانده چونکه ز بال و پری اثر به هوا
رسید قصه به آن جا که سرخ شد خاک و؛
کشید آتش زرد دری شرر به هوا
چه قدر زود پُر از دود بود یک کوچه
بدون آن که کند یک نفر نظر به هوا
شبیه بیشتر روزها در آن جا هم
چه خوب بود اگر خورده بود در به هوا
بلند گشت ولی پایشان برای دری
و رفت سرزده دست چهل نفر به هوا
شاعر: مهدی رحیمی
___________________________________
شعر مدح امام حسن (ع)
همیشه صبح و شبم غرق صحبت حسن است
که زنده روح من از این محبت حسن است
اگر که بی حسنم سمت دوزخم ببرید
کلید جنت من در رضایت حسن است
به زیر منت دنیا نمی روم هرگز
همیشه گردن من زیر منت حسن است
عجم شدم که شوم شیعه با نگاه حسن
که شیعه گشتن ایران کرامت حسن است
مسیح اگر که دمش مرده می کند زنده
ز گریه بهر حسین و عنایت حسن است
سکوت کردن او عین جنگ رو در روست
که صلح نقطه ی عطف ولایت حسن است
هنوز حک شده در لوح سینه ی تاریخ
جمل نشانه ی خشم و شجاعت حسن است
کجا روی تو برادر سخن به حق بشنو
حسین تحت لوای امامت حسن است
اگر برای حسینش به سینه می کوبیم
حسین گفتن ما تحت دولت حسن است
دعای مادر او بیمه می کند ما را
نگاه فاطمه فردا به امت حسن است
دلم خوش است که گریه به غربتش کردم
چه غم ز بار گنه تا شفاعت حسن است…
شاعر: قاسم اسدی
___________________________________
شعر مدح امام حسن (ع)
مانده بودم بدهم دل به علی یا به حسن
دیدم اصلا گره خورده دل مولا به حسن
شانه اش خالق کوه است تعجب نکنید
تکیه داده است اگر حضرت زهرا به حسن
با علی محکمم و با حسن آرام ، ببین
کوه دل را به علی داده و دریا به حسن
وصف او کردم و در مصر صبا را گفتند
بدهد نامه ای از سوی زلیخا به حسن
مثل قرآن که قسم خورده به روی خورشید
من هم از شوق قسم می خورم اما به حسن
لا اله آمده بر روی زبانم اما
بعدِ لا حول ولا قوّه الا به حسن
ذکر من هر سحر این است : الهی به حسین
دم افطار خرابم که خدایا به حسن
شیعیان حسن از کفر تبرّی جُستند
بیش از آنقدر که جستند تولّا به حسن
1- تنها دیدگاه هایی که با زبان فارسی نوشته شوند منتشر خواهند شد.
2- دیدگاه هایی که خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشند، تائید نخواهند شد.
3- از نوشتن دیدگاه هایی که ارتباطی با این مطلب ندارند خودداری کنید.