آهنگهای ویژه

  • استاد زارع شیرازی

    استاد زارع شیرازی

    آلبوم مجالس سال 1404

  • استاد زارع شیرازی

    استاد زارع شیرازی

    آلبوم مجالس سال 1403

  • استاد زارع شیرازی

    استاد زارع شیرازی

    آلبوم مجالس محرم و صفر سال 1403

  • حاج عبدالرضا هلالی

    حاج عبدالرضا هلالی

    آلبوم مراسم عزاداری شب پنجم محرم 1403/04/20 هیئت الرضا (ع)

  • کربلایی جواد مقدم

    کربلایی جواد مقدم

    نماهنگ رفیق

  • حاج محمد طاهری

    حاج محمد طاهری

    نماهنگ ساعتی بندگی - رمضان 1402

  • کربلایی امیر برومند

    کربلایی امیر برومند

    نماهنگ تصور کن

اشعار استاد زارع شیرازی – ولادت امام زمان (عج) سال ۱۳۹۹

0
استاد زارع شیرازی

متن شعر استاد زارع شیرازی در ولادت امام زمان (عج)

روزِ میلادِ تو از هردو جهان آزادم
میرسد بر سرِ میخانه ی حق.. فریادم

منجی ی عالمِ امکان به زمین آمده است
یا بگو منتقمِ دینِ مبین آمده است

سَروَر اهل خدا . دوستِ ایتامِ غریب
آمده بر دلِ بشکسته ی یاران. چه طبیب

مظهر عدل خداوند به دنیا آمد
گُل اولاد علی . دلبر زهرا آمد

چه بگویم زجمالش که جنان. گفته ی اوست
حور خلقت شده از خنده بشکفته ی اوست

آمده تا سرِ ظلم از تنِ ظالم بزند
آمده ریشه ی هر کفر و ریا را بکَنَد

شکر لله که ایامِ فرج نزدیکست
اهل دل.عشق. چه بی عسروحرج نزدیکست

خالقش صحنه ی عالم ز ریا خلوت کرد
سینه را فارغ از این دامنه ی محنت کرد

قدرت حضرت خالق به جلا آمده است
چون که نزدیکی ی ایام خدا آمده است

یک مرض واسطه کرد و تنِ عالم لرزید
کعبه خالی شده و عالم و آدم لرزید

درِمسجد درِ هیئت وَ حرمها بسته
یعنی ای اهل بشر قلب خدابشکسته

یعنی بسته است… ریا دورِ خدا بس باشد
که خداعاشق آن سَروَرِ بیکس باشد

یعنی آن صاحب اصلی ی مساجد آید
یعنی بر عرش خدا عابد و ساجد آید

چه بناها ز حرام و ز ریا ساخته اند
چه مناره ز سرِ کفر برافراخته اند

چه ریاهابه مساجد چه خبرها به حرم
آید آن صاحب اصلی ی منابر ز کرم

یعنی از کرده ی انسان.دل حق.راضی نیست
در حرم… جای نفاق و سرِ طنازی نیست

یعنی ای اهل زمین . روز فرج گشته قریب
آید آن یار به دلهای شکسته وَ غریب

لرزه بر قامتِ عالم‌ ز مریضی افتاد
ولی در روز فرج . کفر چه جان خواهد داد

جای گفتار خداوند مشخص بکند
هر پدر از جد و فرزند مشخص کند

مردم پاک ز اهلِ ستم آزاد کند
چون علی. دادِ عدالت زده فریاد کند

سرِ تزویر زند از بدن مدعیان
عشق درصورت مهدیست بُوَد شاه جهان

جانفدایان ره او نه خواصند. بدان
یاورانش ضعفا و به فدایش سر و جان

هرکه از پله تزویر و ریا بالا رفت
نوکِ شمشیر به حلقومِ خودش تنها رفت

مال و اموال ضعیفان به ضعیفان برسد
مدعی سرزند و حضرت طوفان برسد

روشن از عشق شود ساحت این خاک زمین
چقدَر نور دهد بر دل یاران متین

درظهورش تو ببینی که به اطراف امام
جایی از بهرمنافق نبُوَد قصه تمام

روشن از عشق شود قصه ی سابق بوده
چقدَر دورِ دلِ پاک …منافق بوده

سرزند لرزه به اندامِ ریا می افتد
دزدِ اموالِ فقیران به کجامی افتد؟

قطع از عدل کند دست و سر سارق را
دور خود جمع کند عاشق و صد صادق را

دور او عامه ی مردم ز جهان گرد آیند
بهر پابوسی آن شاه شهان گرد آیند

این امامست که ازقدرت حق میداند
اسم مومن وَ منافق به جهان میخواند

غیر معصوم ز تشخیص نفاق عاجز هست
شکرلله که دل بر دل مهدی بنشست

جای این زارع شیراز که شد خانه نشین
تاظهورست که آید ز در آن حیّ مبین

 

لینک کانال اشعار استاد زارع شیرازی

لینک کوتاه

اشتراک گذاری

در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

دیدگاه ها

1- تنها دیدگاه هایی که با زبان فارسی نوشته شوند منتشر خواهند شد.

2- دیدگاه هایی که خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشند، تائید نخواهند شد.

3- از نوشتن دیدگاه هایی که ارتباطی با این مطلب ندارند خودداری کنید.