اشعار استاد زارع شیرازی – ولادت امام زمان سال ۱۴۰۰

شعر استاد زارع شیرازی ولادت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
روز میلادت نشاطی دارم از جنس بهشت
حضرت ربّ..عشقِ مهدی را به قلبِ من نوشت
با ولای مرتضی و آل پاکش عاشقم
خدمتِ درگاه مهدی شد تمامِ سرنوشت
روز میلادِ امام عصر .پروازی کنم
طاهرست این دل ز هر چه خُبث هست و هرچه زِشت
کافرست آنکه ندارد عشق مهدی را به دل
باید از اول.. خدا بنویسد او را در سِرِشت
سینه ام ام جز بر درِ حیدر وَ آلِ او نرفت
فاطمه. روز ازل . دیوانه ی زینب نوشت
من که مجنونم ز آثار محبت بر علیست
خانه ام را مهدی زهرا بسازد خِشت خِشت
حضرتِ آقا نمازی نیست بی تو مهدیا
بی ولا…بیزارم از صد مسجد و صدها کِنِشت
نیست درمانی بجز لطف قدومت ای عزیز
رهبر من دست خطی خواهم از تو رونِوِشت
رونوشتی که ز اسم و مُهر تو دارد نشان
اهل مِهرم من …نی ام خردادی و اردیبِهشت
دست خطی شد نوشتی مهدی بن فاطمه
مُهر کردی …حفظ گشتم از کِلیسا و کِنِشت
رازِ دل. آن خواب شیرین . هست با من گوییا
میخورم یک آبِ سرد و میخورَم یخ در بِهِشت
خاکبوسِ بابم ای تنها امامم مهدیا
پاک گردان سینه را با تو شدم نیکو سِرشت
زارع شیراز در روز ظهور سَروَرَش
تازه زنده میشود از جنسِ غِلمانِ بهشت
___________________________________
سروده جدید استاد زارع شیرازی نیمه شعبان
سَروَر قدسی ی عالم حجت بن العسکری
روح آدم.. نَفسِ خاتَم حجت بن العسکری
نیمه ی شعبان حیاتی را به دنیایم دمید
مثل یک بارانِ نم نم حجت بن العسکری
باقدومت. میشود تعظیم گر . جبریلِ وحی
آسمانِ دل چه خرّم .حجت بن العسکری
روز میلادت مقابل با مقام و رتبه ات
قامتِ عیسی شود خَم حجت بن العسکری
نیست جز تو منجی و جز روز تو بر شیعه ات
نیست درمان نیست مرهم حجت بن العسکری
حضرت فرمانده . دستوری بده بر ارض و عصر
کن بلند عنوانِ پرچم . حجت بن العسکری
اولین بر چاکری حاضر شود چون عبد تو
حضرت عیسی ی مریم .حجت بن العسکری
ای امام شیعه… ای سلطانِ این عصر و زمان
حجتُ الرّحمانِ اعظم… حجت بن العسکری
در کرامت . رهبرِ جمله کریمانی… امام
خاک درگاه توحاتم…حجت بن العسکری
نور چشمانت همان نور عیونِ فاطمه
در تو حیدر شد مجسم حجت بن العسکری
ای بقیّه بر تمامِ انبیا و اولیا
از تو انوارِ مسلَّم حجّت بن العسکری
گفت امام صادقم گر باشم اندر روز او
خدمتش باشد مُقدَّم… حجّت بن العسکری
گفته ربُّ العالمین خَیرُ لَکُم نورِ رُخَت
حضرت روحِ معظَّم حجّت بن العسکری
نیست درمانی به درد شیعیانت جز ظهور
قائدِ دلهای محکم . حجت بن العسکری
روز میلادت چو باران بهاری …اشکریز
دیده ام ریزد چه شبنم . حجت بن العسکری
جز خداوند از زمان تو نداند هیچکس
بر همه باشد چه مُبهَم حجت بح العسکری
روز ذبحِ قاتلین و ظالمین بر مردمست
خون چه جاری چون محرّم. حجّت بن العسکری
امتحانات از تمامِ شیعیان بگرفته ای
ای شهنشاهِ مصمَّم . حجّت بن العسکری
جان حیدر دستِ بگرفته. نگردانی رها
جانِ زهرای مُکَرَّم حجّت بن العسکری
زارع شیراز. هر لحظه ز هجرِ روی تو
اشک میریزد ز ماتم حجّت بن العسکری
1- تنها دیدگاه هایی که با زبان فارسی نوشته شوند منتشر خواهند شد.
2- دیدگاه هایی که خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشند، تائید نخواهند شد.
3- از نوشتن دیدگاه هایی که ارتباطی با این مطلب ندارند خودداری کنید.