اشعار استاد زارع شیرازی شهادت امام کاظم (ع) ۱۳۹۹

شعر سروده استاد زارع شیرازی شهادت امام کاظم
چه حالی داردآن زندانی ی مظلوم در زندان
چه حالی دارد آن لحظه ..میانِ درد و صد افغان
چه حالی دارد آن زخمی که مجروحست اعضایش
بمیرم از برای او برای قلب تنهایش
چه حالی دارد آن صائم که افطارش شده شلاق
بگریند از برای تو تمامِ دیده ی عشاق
که افطاری ی موسی الکاظمم شد ضربِ جلادش
خدایا رحم کن ای وایِ من از داد و فریادش
چه حالی دارد آن بابا که دوری شد نصیب او
چه دلتنگی کند بهرِ پدر… اِبنِ غریبِ او
گَهی بر کربلا گِریَد به یاد جدِّ عطشانش
گهی افتاده یادِ مادرِ غمگین و نالانش
تنش زخمی. رُخَش نیلی. شبیهِ مادرش زهرا
ولی اینجا نشد در.. پشت دیوار و دَرَش زهرا
بیا مادر ..تنم بشکسته و جلادم انسان نیست
مرا دیگرتب و تابِ سزایِ ظلم و عدوان نیست
دلم دلگیرِ فرزندان.تنم مجروحِ شلاقش
رضاجان گر تنم بینی. بمیری از سرِ داغش
سلامم را رسان بر فاطمه.معصومه ی جانم
بگو بابا. نکن گریه . عزیزم روح و ریحانم
به روزِ دفنِ من همراهِ من باشد غل و زنجیر
چه زنجیریست در این استخوانِ من شده درگیر
جدا کن ای رضا این غل ز دستِ من ز پای من
فقط صوتِ شما باشد رضای من دوای من
میان قبر هم بابا. منِ دلتنگ می گِریَم
منم دلتنگِ فرزندان.به زیرِ سنگ میگریم
سلامِ من به معصومه… سلامِ من به عشاقم
بگریاند همه… عشاقِ من را غصه و داغم
تو باب حاجتِ قلبِ تمامِ عاشقان هستی
ز لطف خود دلم را بر درِ خوانِ خودت بستی
نگاهم تو پناهم تو اَغِثنی جدِّ پاکِ من
بیاید تا ابد بویت ز قبرِ من ز خاکِ من
خدارا شکر از اولادت هستم موسِیَ الکاظم
شب مظلومی ی تو یادت هستم موسِیَ الکاظم
دل این زارع شیراز بشکسته ست آقاجان
تمامم در… حریم تو چه بنشسته ست آقاجان
1- تنها دیدگاه هایی که با زبان فارسی نوشته شوند منتشر خواهند شد.
2- دیدگاه هایی که خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشند، تائید نخواهند شد.
3- از نوشتن دیدگاه هایی که ارتباطی با این مطلب ندارند خودداری کنید.