اشعار استاد زارع شیرازی – ولادت امام رضا (ع) ۱۳۹۹

شعر سروده استاد زارع شیرازی بمناسبت روز ولادت امام رضا (ع)
شد شب میلاد مولایم علی موسی الرضا
جیره خوارِ خوانِ آقایم علی موسی الرضا
موسی جعفر چه خندانست وآغوشت گرفت
گفت ای فرزند زیبایم علی موسی الرضا
نجمه خاتون اشک دارد از جمالِ نور و گفت
روح پاکت بود یارایم علی موسی الرضا
حضرت سلطان.کرامت شد گدای درگهت
قبر تو عشق هویدایم علی موسی الرضا
تازمانی که ولای تو شهنشاه منست
با توام در عرشِ بالایم علی موسی الرضا
ذره ای عشقت ندادم بر همه دنیای دون
باغلامی ی تو آقایم علی موسی الرضا
نجمه خاتون مادرت… بابای تو هفتم امام
شادم و مسرورِ دنیایم علی موسی الرضا
عالمِ آل محمّد.ای امام ثامنم
ای شفیعِ روزِ عقبایم علی موسی الرضا
ای رئوف بن رئوف ای مهربان مولای من
با تو درهرلحظه شیدایم علی موسی الرضا
من عنان اختیارم را به قلبت داده ام
درمسیر عشق.رعنایم علی موسی الرضا
ای به قربانت تمام نسل و اجدادم عزیز
در حقیقت .هستی .بابایم علی موسی الرضا
ای تمامم مست نور آسمانی ات امام
از سر خدمت چه والایم علی موسی الرضا
ضامن آهوی من ضامن شو بر احوال من
مثل طفل اهل مدارایم علی موسی الرضا
آگهی بر حال و احوالم نگاهم کن به فضل
باز آغوشم… پذیرایم علی موسی الرضا
دستگیری کن که آقا دستگیر عالَمی
سَروَر امروز و فردایم علی موسی الرضا
جان معصومه نگاه رحمتت آغاز کن
گوشه ی ایوان شده جایم علی موسی الرضا
از عمو عباست اکنون زنده ام گویم به شعر
دست او کرده ست برپایم علی موسی الرضا
درتمام روزگارم در ره این عاشقی
هم چه آواره چه تنهایم علی موسی الرضا
شکرحق. شور جوانی رفت در راه حسین ع
عاشق مولای بطحایم علی موسی الرضا
از سر لطف شما دارم تبری بر عدو
دشمن ومبغض به اعدایم علی موسی الرضا
شیره ی جانم به عشق مرتضی… شیرین شده
من به لطف عشق.رسوایم علی موسی الرضا
مملو ازدرد و غم عشق توام دستم بگیر
من غلامی پُر معمایم علی موسی الرضا
این وظیفه ازشما بر دوش. سنگینی نکرد
هرچه هست از لطف آقایم علی موسی الرضا
واسطه بودم .هزاران عاشقت مداح شد
من ز عشقِ آل…..دارایم علی موسی الرضا
من نبودم نیستم جز خاک پای قنبرش
منتشرشد…سِرِّ نجوایم علی موسی الرضا
عشق.. آخر از نگاهت سر به سودایی کشید
بر تمامِ راز…دانایم علی موسی الرضا
مرگ را عاشق شدم با عشقِ دیدار علی
بهر دیدارش مهیّایم علی موسی الرضا
تشنه بودم ساقی ی کوثر چه سیرابم نمود
ورنه من چون خارِصحرایم علی موسی الرضا
از شهنشاه نجف دارم غلامی ی درش
دیده …مولا اشک شبهایم علی موسی الرضا
من چه میخواهم ز دنیای پر ازنیرنگ و جور
بارها داده تسلایم علی موسی الرضا
دین من آیین من عشقِ جنابِ حیدرست
روی چون ماهش مسیحایم علی موسی الرضا
یک سفارش کرد عباسش تمامم راخرید
از دلم غرق تمنایم علی موسی الرضا
معجزه دیدم ز دستان اباالفضل علی
تاابد مجنون لیلایم علی موسی الرضا
اختیاری نیست هرچه هست ازلطف علیست
شور دارم بی محابایم علی موسی الرضا
خواهشی دارم به میلادت ز سرِّ و راز دل
ضامن آهو تو بگشایم علی موسی الرضا
خوب میدانی چه میگویم چه گفتم تابه حال
یاعلی گشته نی و نایم علی موسی الرضا
شور عشق فاطمه می آید از اشعار من
از ولا غرق تماشایم علی موسی الرضا
من که میبینم کرامات علی را در سما
مستم و پنهان وپیدایم علی موسی الرضا
هرچه دارم از تبسم بر لبان مرتضاست
عشق حیدرگشته سودایم علی موسی الرضا
خود ندانستم چه شعری شدکه آمد بر ورق
از ولای تو شکوفایم علی موسی الرضا
رازها گفتم به قلبت ای عزیز فاطمه
خادم درگاه زهرایم علی موسی الرضا
پا زدم برشهرت و بازی ی دنیای دنیّ
در نماز…اهل فرادایم علی موسی الرضا
سرِّ عشقش گر بخواهی در صراط خلوتست
بین تنهایی مجزّایم علی موسی الرضا
نور ساقی می نماید روشن از دل. راه را
از مریضیها مبرّایم علی موسی الرضا
در حرم .محفوظ و محو شوکت سقّا شدم
گشته یاعباس.آوایم علی موسی الرضا
هرشب وروزم بیاد کربلا دارم نفس
مثل مجنون.آشکارایم علی موسی الرضا
رزق کن مرگم کنار قبر عباس علی
خوب دانی مجلس آرایم علی موسی الرضا
زارع شیراز مُرد و زنده شد در زیر مَشک
عشقِ اعلا شد تقاضایم علی موسی الرضا
زارع شیراز پاینده ست بر دست قمر
از نگاهش همچو دریایم علی موسی الرضا
1- تنها دیدگاه هایی که با زبان فارسی نوشته شوند منتشر خواهند شد.
2- دیدگاه هایی که خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشند، تائید نخواهند شد.
3- از نوشتن دیدگاه هایی که ارتباطی با این مطلب ندارند خودداری کنید.