آهنگهای ویژه

  • استاد زارع شیرازی

    استاد زارع شیرازی

    آلبوم مجالس سال 1404

  • استاد زارع شیرازی

    استاد زارع شیرازی

    آلبوم مجالس سال 1403

  • استاد زارع شیرازی

    استاد زارع شیرازی

    آلبوم مجالس محرم و صفر سال 1403

  • حاج عبدالرضا هلالی

    حاج عبدالرضا هلالی

    آلبوم مراسم عزاداری شب پنجم محرم 1403/04/20 هیئت الرضا (ع)

  • کربلایی جواد مقدم

    کربلایی جواد مقدم

    نماهنگ رفیق

  • حاج محمد طاهری

    حاج محمد طاهری

    نماهنگ ساعتی بندگی - رمضان 1402

  • کربلایی امیر برومند

    کربلایی امیر برومند

    نماهنگ تصور کن

اشعار استاد زارع شیرازی – ماه رمضان ۱۳۹۹

0
استاد زارع شیرازی

متن شعر استاد زارع شیرازی – عید فطر

عیدفطر از یاد تو مستان منم
از نگاه لطف تو حیران منم

عاشقانه شعر بنویسم ز تو
از فراقت دیدگان. خیسم ز تو

ای امام حاضرم ای حی غیب
دل برای تو شده بی شک و ریب

بر نگاه قدسی ات شیدا منم
آنکه کرده در غمت ماوا منم

ای فدای آن تن طاووسی ات
اذن ده آیم برِ پابوسی ات

مهدی زهرا . امام حیّ من
کی شود گیرم ز تو یک پیرهن

تابه تن گردانی ام بر نوکری
روز وشب از جان من .دل میبَری

حفظ کن دردست خود دست مرا
باتوام در این سرا و آن سرا

خم نکردم سر به جز درگاه تو
گریه شیدایی ام در راه تو

از کرامت.بر تمامم کن کرم
من که میدانی غلام حیدرم

چهره ام را نور اذکارت بده
دیده ام را عشق گلزارت بده

زارع شیراز. تا در زیر خاک
عاشقت هست از غم دوران چه باک

___________________________________

متن شعر استاد زارع شیرازی -شهادت امام علی (ع)

رفت مولا و جهان بی حیدر کرار شد
چشم عالم در عزای مرتضی خونبار شد

شدیتیمی قسمت دلهای از غم.سوخته
چهره هااز غصه مولا چو شمع افروخته

امشب از داغ علی میگریم و سوزم ز عشق
امشب از فرط غم و ماتم برافروزم ز عشق

یاعلی سرمایه ام اشک دوچشمان من است
یاعلی نور ولایت…ماه تابان من است

امشبی را همچو زینب دیده گریانم علی
من یتیم حیدرم جز این نمیدانم علی

زیر تابوتت حسن .خون گریه کرد از ماتمت
حضرت زهرا زجنت اشک بارد از غمت

خون تو در بین محراب نمازت یادگار
حضرت عباس ازعشقت بلطفت جان نثار

درکناربسترت بگرفته ای دست حسین
باغم و اندوه دل.باغصه و صد شوروشین

دست شاه کربلا ودست سقا را به هم
بس فشردی و بگفتی ذکر رب را دم به دم

گفتی عباسم به عاشورا شنو توصیه را
نیستم درکربلا من تا دهم یاری وِرا

جای من یار حسینم باش ای عباس من
حافظ نور دوعینم باش ای عباس من

پاسبانی کن به خیمه بهر قلب زینبم
از همین الان چه گریانم چه در تاب وتبم

در دم آخر برای زینبش گریید ورفت
از حسن صدناله جانسوز رابشنیدورفت

دردم آخر چه روضه خواندبرشاه غریب
گریه کرد از دل برای پادشاه بی حبیب

دردم آخر. نگاه عشق . بر عباس کرد
یک نگاه پر زحرف از گوهر و الماس کرد

در دم آخر به فرزندان زهرا عشق کرد
بر گل روی حسینش جان زهرا عشق کرد

یادکرداز روضه زهرا ز آن دیوار و در
روضه درب شکسته روضه قتل پسر

روضه پهلوی زخمی ونگاه فاطمه
روضه صدضربه اعدا و آه فاطمه

روضه ی قدّکمانِ همسر قامت کمان
نیلی از سیلی رخ زهرای زخمی و جوان

روضه دست شکسته باقنوتی جانگداز
گریه های فاطمه‌ ازداغ و غم بین نماز

یادکردامشب ز آنشب که کفن کردش به دست
شست دستش را زخاک قبر او از هرچه هست

یک نگاه اخرش بر دیده زینب فتاد
اشک چشمش را به کلثومِ نجیبش هدیه داد

ای فدای هرنگاهت یاعلی مرتضی
حفظ بنما درپناهت یاعلی مرتضی

جان زهرااین شب قدرم نگاهی کن مرا
یک نگاه با کرم بس گاهگاهی کن مرا

یاعلی مستانه عشق توام آقای من
تاابددیوانه عشق توام آقای من

درشب قدرم توامضا کن که با عشق وهدف
مرگم آیداز کرامت زیر ایوان نجف

حضرت مولاببخشا کل عصیان مرا
پاک گردان از محبت .برگ‌دیوان مرا

عاشق نام علیم ای خداوند زمین
شاهدم در حشر زهرا و امیرالمومنین

من گدای درگه عباس هستم یاعلی
درپناه و در ره عباس هستم یاعلی

هرچه دارم‌از نگاه رحمت بوفاضلست
عاشق ودیوانه عباس جانت.این دلست

ای خدایا تاابد بگذار چتررحمتت
برسرم جان ابوفاضل بباران شوکتت

یاعلی بهرم دعاکن از دل دریایی ات
بین نخلستان به ناله . درغم تنهایی ات

تاابد امضابکن عبد وغلام مهدی ام
من فقط بس خاکساری در مقام مهدی ام

شامل حالم‌بکن امشب دعای قلب او
بشکندبالطفش از عصیان قلبم‌.صد سبو

بارالها دیدگانم را به رخسار امام
روشن از رحمت نما ای خالق اعلی مقام

یارب از لطفت رسان روز ظهور حجتت
تاشود برپا به عالم نور وعشق و شوکتت

زارع شیراز.امضای غلامی را گرفت
مهر تاییدی ز لطف از مهدی زهرا گرفت

___________________________________

متن شعر استاد زارع شیرازی – شب ضربت خوردن امام علی (ع)

آسمان در غم مولا .چقدَر گرییده
ناله واعلیاه از دل شب بشنیده

منهدم رکن هدایت شده از فقدانش
تاابد نور علی هست در آن ایوانش

شب ضربت به خودش اشک حسن را دیده
راحت از رنج شده قلب همان رنجیده

میرود دیدن زهرا پس از ایام دراز
بارها گفت علی جان به غم و غصه بساز

سالها پیش نشست از غم دل بر سر قبر
سالهاهست که عادت شده صد غصه و صبر

دل مولا که شکسته ست از این مردم پست
بار اندوه و غمی که دل از این غم بشکست

داغ زهرا و غم دوری و تنهایی دل
روضه میخ در و سینه و شیدایی دل

سقط محسن نرود از نظر و چشم علی
و بر آشفت ز غمهای زمان. خشم علی

تاابد برغم زهرای دلم میگریم
و چه جانسوز به سودای دلم میگریم

داغ زهرا و جوانی ی همین عشق بس است
قامت خم شده اش از غم حیدر بشکست

فاطمه بر سر قبرت چقدَر گرییدم
چقدَر طعنه ز اعدای خودم بشنیدم

کشته گشتی بهمان خانه ی غمدار علی
خون پاک تو نگین بر در و دیوار علی

ضربتی خوردم و فُزتُ به دهان جاری شد
سمّ شمشیر عدو بر بدنم کاری شد

شکرحق گفتم و دیدار تو رامیخواهم
عاشقم قلب گهربار تورا میخواهم

خسته ام از همه ی مردم دنیا…زهرا
دل به عشق تو شده زنده و شیدا زهرا

و ندانست کسی قدر علی را ای دل
شاه خیبر بُوَد از عشق چه تنها ای دل

چقدَر صوت علی را دل شب بشنیده
و مناجات وِرا دلبر حیدر دیده

دیگر ای چاه. نیاید به برت. درد علی
نشنوی غصه جانکاه و غم سرد علی

عاشقان. حیدر کرار غریب است غریب
سرور و دلبر و دلدار غریب است غریب

در شب قدر. تمامیّت من .عشق علیست
لطف حق هست که ماهیّت من.عشق علیست

لطف و الطاف علی هست که نوری برپاست
از جنونست که این غائله ها بی همتاست

گریه زارع شیراز.اثرها کرده
دل مولایم .انیس دل تنها کرده

___________________________________

شعر استاد زارع شیرازی – ولادت امام حسن مجتبی (ع)

نورِ رخشانِ خداوند .جنابِ حسن است
بر علی وارث و فرزند. جناب حسن است

آمد وروشن از او خانه مولاشده است
عاشقِ روی گلش.دیده زهراشده است

پسر اول حیدر …به همین ماه جلیل
شیعه ی عطرِ ولایش .دل عیسی و خلیل

اثرِ نورِ خدا بر رخِ پاکش پیداست
آسمان با نظرِ دیده ی او ..پابرجاست

اوکریم بن کریمست گدایش هستم
نام زیباش به من داد. فدایش هستم

و محبت به حسن را که خدا یادم داد
با دوصد عشق دلم.قدرت وفریادم داد

از ازل. فاطمه. در دفتر خود نام نوشت
و خدا .هستی و قلبم ز ولایش بسِرِشت

یا حسن.. علت خلقت به خلایق هستی
بر دل مادرت از عشق.چه عاشق هستی

مادرت عاشق تو.عاشق کوثر. حسنست
وارث عدل و کرامت ز پیمبر حسنست

یاحسن دست من و دامن پاکت. مولا
دل من پر بزند بر سرخاکت. مولا

من به میلاد تو صد حاجت حق.آوردم
پسر فاطمه. من . دور خودت میگردم

روزمیلاد خودت گنج به نوکر دادی
به ره زارع شیراز… ز دل. اِستادی

___________________________________

شعر استاد زارع شیرازی -شهادت حضرت خدیجه سلام الله علیها

مادرفاطمه و یاور احمد رفته
همه ارام دل پاک محمد رفته

چقدَررنج بهمراه پیمبردیده
چقدَر زشت ز کفار زمین بشنیده

مرهم از دل به جراحات پیمبر بنهاد
از کرم. ثروت خودرا به محمد میداد

دل به عشقش ز کرامات چه رنگین میشد
باغمش قلب عزیز تو چه سنگین میشد

لایق مادری فاطمه ای بی بی جان
به خدا مادر پاک همه ای بی بی جان

کوثر از دامنت آمد به جهان. مولاتی
از محبت به تو اِستاده زمان.مولاتی

ای فدای گل لبخند تو بر زهرایت
که خداوند ز اسمت زده بر دل..رایَت

در دم آخر از این عشق چه خوش جان دادی
همه جا روبروی غصه و غم اِستادی

فاطمه بی تو یتیمه ست تویی مادر او
بوده ای روز وشب از عشق و ولا در بر او

درکنار تو چقدر اشک به چشمانش بود
غم و داغ تو به آن دیده گریانش بود

رفتی و ماتم زهرات ندیدی خانوم
فقط از عرش خدا روضه شنیدی خانوم

پهلوی فاطمه از ضربت دشمن بشکست
و علی بر سر قبر گل پاکت بنشست

گفت زهرا‌ که ز غمهای علی میمیرم
من‌فدای علیم جای علی میمیرم

گفت محسن بفدای سر و جانت ای عشق
و به قربان تو شد عشق جوانت ای عشق

سخن زارع شیراز. عنایت شده است
دل بشکسته ز مولا چه سِقایَت شده است

 

لینک کانال اشعار استاد زارع شیرازی

لینک کوتاه

اشتراک گذاری

در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

دیدگاه ها

1- تنها دیدگاه هایی که با زبان فارسی نوشته شوند منتشر خواهند شد.

2- دیدگاه هایی که خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشند، تائید نخواهند شد.

3- از نوشتن دیدگاه هایی که ارتباطی با این مطلب ندارند خودداری کنید.