اشعار ازدواج پیامبر اکرم (ص) و حضرت خدیجه (س) ویژه سال ۱۴۰۰

متن شعر ازدواج پیامبر اکرم (ص) و حضرت خدیجه (س)
دلش را بردهای، هر وقت صحبت کردهای بانو!
محمد را، چنین غرقِ محبت کردهای بانو!
تو پیش از وحی، ایمان داشتی، اعجاز عشق این است
به قلبت اقتدا، پیش از نبوت کردهای بانو!
به محراب دو ابرویش، تماشا کردهای حق را
میان معبد چشمش، عبادت کردهای بانو!
اگر زر باختی، بردی دل ماه دو عالم را
چه سودی، در میان این تجارت کردهای بانو!..
تمام هستیِ حق: کوثرش، سهم تو شد، زیرا
تمام هستیات را، نذرِ اُمّت کردهای بانو!..
نبودی در خُم، اما با علی داماد و مولایت
به لطف دست زهرایت، تو بیعت کردهای بانو!
چه دُرّی، در دل دلدادگی دیدی، که از دنیا
به یک پیراهن کهنه، قناعت کردهای بانو!
به آن دست کریمت، دارم امّیدی که در محشر
ببینم شاعرت را هم شفاعت کردهای بانو!
شاعر: قاسم صرافان
______________________________________________________________________
متن شعر ازدواج پیامبر اکرم (ص) و حضرت خدیجه (س)
شکوه مطلق طوبایی اش نهال نداشت
کمال بود کمالی که فصل کال نداشت
بزرگ بود بزرگ از همان طفولیّت
بزرگ بود زمانی که سن و سال نداشت!
مردّدم بنویسم که مثل خورشید است
که یاد روشن او در دلم زوال نداشت
مردّدم بنویسم که مثل خورشید است
مگر نگفت پیمبر که او مثال نداشت!
چه بود قصه ی دلدادگی و دلداری؟
به جز خیال محمد دگر خیال نداشت
کسی شبیه محمد به مقصد و مقصود
به راز وحی، به سرچشمه اتصال نداشت
به مهربانی احمد نبود هیچ کسی
که چشمه نیز چنین خلقتی زلال نداشت
سپرد دل به محمّد، به فخر عالمیان
چنان خدیجه کسی عشق ایده آل نداشت
اگر نبود خدیجه، نبود زهرایی
اگر نبود خدیجه، رسول آل نداشت
درست در وسط صحن خانه گم می شد…
میان خیل ملائک، اگر چه بال نداشت!
چنان به در زدن دست ها تفقد داشت
که در گذار و گذر سائلی سوال نداشت
هرآنچه داشت نثار عقیده کرد و گذشت
نظر به هیچ کسی غیر ذوالجلال نداشت
چنان موانستی با خدای سبحان داشت
که روز وصل دل آشوبی وصال نداشت
شاعر: مهرداد محرابی
1- تنها دیدگاه هایی که با زبان فارسی نوشته شوند منتشر خواهند شد.
2- دیدگاه هایی که خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشند، تائید نخواهند شد.
3- از نوشتن دیدگاه هایی که ارتباطی با این مطلب ندارند خودداری کنید.