متن و سبک واحد سنگین شب هشتم محرم

واحد سنگین شب هشتم محرم
بند اول:
میری به میدون اکبر عزیزم
به جای آب پشت سر تو اشک میریزم
با رفتن تو غصه م میگیره
داری میری علی فقط فکر یه چیزم…
اینها؛کینه ی حیدر و دارن
نیزه؛توی تن تو می کارن
چیزی؛از تن تو نمیزارن…
اربا اربا اکبرم
پخش شدی توی صحرا
چجوری ببرمت
تا خیمه ها واویلا…
///واویلا واویلتا…///
بند دوم:
هر مردی داغ پسر میبینه
زود پیر میشه توی دلش ماتم میشینه
ایشالله داماد بشه جوونش
آرزوی هر پدری فقط همینه…
وای از؛اون لحظه ای که این پسر
پرپر؛بشه جلو چشم پدر
بابا؛می مونه و اشک بصر…
داغ جوون سنگینه
دلا رو میسوزونه
از همه بیشتر دل
پدره که محزونه…
///واویلا واویلتا…///
_______________________________________________
واحد سنگین حضرت علی اکبر
ای علی جان
ای عصای پیری ام پشتم شکستی
برروی من
چشم همچو احمد خود را توبستی
من بمیرم
زیر تیر و نیزه ها از پا نشستی
اکبر
ببین دل پدر شده کباب
محاسنم ز خون تو خضاب
به ناله های من بده جواب
اکبر
تو را زدند چه بی محابا
جلوی چشم ِ زار بابا
شدی جوانم ارباً ارباً
علی علی علی علی جان….
یا
علی شهید اربا اربا…
ای علی جان
بعدتو جانی دگر بر تن ندارم
کن نگاهم
بین خنده ی عدو ابر بهارم
بادل خون
برروی ماه تو صورت میگذارم
اکبر
ببین که خواهرم رسیده
ولی با قامت خمیده
دیده که موهایم سپیده
اکبر
تورا زدند چه بی محابا
جلوی چشم ِ زار بابا
شدی جوانم ارباً ارباً
علی علی علی علی جان…
ای علی جان
بر تنت مانده هزاران زخم کاری
اربا اربا
بر تنت یک جای سالمی نداری
سوی خیمه
باعبا صدپاره جسمت گشته جاری
اکبر
شدی چو آیه های قرآن
به هر طرف دراین بیابان
تو می روی ومی رود جان
اکبر
تو را زدند چه بی محابا
جلوی چشم ِ زار بابا
شدی جوانم اربا اربا
علی علی علی علی جان….
1- تنها دیدگاه هایی که با زبان فارسی نوشته شوند منتشر خواهند شد.
2- دیدگاه هایی که خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشند، تائید نخواهند شد.
3- از نوشتن دیدگاه هایی که ارتباطی با این مطلب ندارند خودداری کنید.