متن سینه زنی و توسل به حضرت مسلم ابن عقیل (ع)

متن سینه زنی و توسل به حضرت مسلم ابن عقیل (ع)
کاش می شد بنویسم که گرفتار شدم
مثل خورشید گرفتار شب تار شدم
مرد این شهرم و بر پیرزنی مدیونم
این هم از غربت من بود که ناچار شدم
من نمی خواسته ام مایه دلواپسیِ
معجر زینب کبری شوم ، انگار شدم
تا بدهکاری خود را به همه پس دادم
به تو اندازهی یک شهر بدهکار شدم
دیدم از مردم این شهر خریدار تری
علّت این بود اگر یوسف بازار شدم
من در این خانه، تو در خانهی خولی تازه
با تو همسایهی دیوار به دیوار شدم
کاش می شد بنویسم کفنی برداری
کفنی نیست اگر، پیرهنی برداری
________________________________________________________________
متن روضه و توسل جانسوز به حضرت مسلم ابن عقیل (ع)
در بهارم، خزون می زنه رنگ زردی
آشنا شد، سفیرِ تو با کوچه گردی
زار و بی کس، میزارم سرم رو رو دیوار
تویِ کوفه، نمونده بجز طوعه مردی
گرد غم به رویم نشسته
دست کینه دستامُ بسته
سنگاشون لبم رو شکسته
آقا آقا ، میا میا ..
جونم آخر می شه فدات
حیف از تو و کبوترات
برگرد میشه رونیزه ها جات
*آقایه گزارش بدم ازوضعیت این شهر *
کشتن تو، شده آب خوردن براشون
سوی حنجر، گرفته شده خنجراشون
حرفِ معجر، النگو و خلخاله اینجا
از برایِ جهیزیهی دختراشون
هرچی داشتن دادن تیغُ نیزه خریدن
واسه زینب لباس اسیری بریدن
تیر و نیزه کنارِ امون نامه هاشون
نقشهی شوم واسه چشم سقا کشیدن
روخاکا می مونه پر تو
بعد ساقی لشگر تو
آواره میشه خواهر تو
جون زهرا، میا میا ..
سمت این قوم بی حیا
رحمی کن بر جوون لیلا
*همه جمع شده بودن پایین مناره یکی میگفت آزادش میکنن .. یکی می گفت زندانش میکنن .. یکی می گفت اعدامش میکنن .. تو این حرف ها بودن یه وقت دیدن یه بدن بی سری ازبالایِ دارالاماره به سمت خاک کف کوچه ..
________________________________________________________________
متن سینه زنی و توسل به حضرت مسلم ابن عقیل (ع)
توی شهر غربت شدم زار و تنها
با لبهایِ خونین میگم کوفه نیا
آه، این کوفیا پلیدن
نقشه برات کشیدن
بیعتشون همه سرابه ..
آه، رو من درا رو بستن
دلِ منو شکستن
کوفه برام شهر عذابه ..
زینبت میشه، دلخون
دخترت میشه، بیجون
میدمت قسم آقا کاروانُ برگردون
«واویلا، کوفه نیا حسین جان»
ـــــــــــــ
اینجا بین کوفه، حرف منع آبه
پیچیده بینشون کُشتَنت ثوابه
آه، اگه میای به کوفه
مشکارو پر کن از آب
آخه داری تو بچه شیرخوار
آه، یه وقت نمونن حیرون
دخترا تو بیابون
معجرای اضافه بردار
توی کوچهها آقا، دخترات میشن خسته
قاتلم میشه اینجا، روضههای سر بسته
«واویلا، کوفه نیا حسین جان»
ـــــــــــــ
راه من رو بستن، تو کوچه نامردا
سرمو شکستن، تو کوچه نامردا
آه، رسیده کارم آخر
لبتشنه بر سر دار
الهی برگردی، الهی ..
آه، اینا رحمی ندارن
حتی به بچه شیرخوار
الهی برگردی، الهی ..
کوفه حرمله داره، این شبا چقدر تاره
زجر به دخترش داده قول چندتا گوشواره
«واویلا، کوفه نیا حسین جان»
________________________________________________________________
متن سینه زنی و توسل به حضرت مسلم ابن عقیل (ع)
دلشوره دارم پسر عمو
ببین که دست و پام می لرزه
خودم شنیدم که می گفتن
سر حسین چقدر می ارزه
داری میای اگه میشه
نیا تو رو جون مادرت
می دونی که اینا دارن
نقشه برای انگشترت
آرزوشون همینه که
بسوزونن دل خواهرت
ای وای، اَمون از این زمونه
مسلم داره آروم می خونه
حسین حسین حسین ..
کوفه میا سالارِ زینب ..
ــــــــــ
وقتی که پام رسید به اینجا
چیزی به جز کینه ندیدم
از بس برا تو گریه کردم
ببین آقا نفس بریدم
برای تو پسر عمو
جونم و قربونی آوردم
فدا سرت آقایِ من
هر جایی که زمین می خوردم
آروم آروم زیر لبم
فقط اسم تو رو می بردم
چشام دیگه کاسۀ خونه
مسلم داره آروم میخونه
ای وای، اَمون از این زمونه
مسلم داره آروم می خونه
حسین حسین حسین ..
کوفه میا سالارِ زینب ..
ــــــــــ
حالا برات روضه می خونم
لحظۀ آخرم رسیده
کاشکی برات خبر بیارن
مسلم تو کوچه ها چی دیده
نبودی تو ببینی که
مهمونتُ دوره می کردن
برا گلوی اصغرت
دنباله حرمله می گردن
خدا کنه جلو چشات
به اشک بچه هات نخندن
کوفه، با ما نامهربونه
مسلم داره آروم می خونه
ای وای، اَمون از این زمونه
مسلم داره آروم می خونه
حسین حسین حسین ..
کوفه میا سالارِ زینب ..
________________________________________________________________
متن زمزمه و توسل به حضرت مسلم ابن عقیل (ع)
سلام ای بی کفن
شَهِ دور از وطن
منم نوکر تویی آقایِ من
میگم با اشکِ سوزان
دوست دارم حسین جان
سر دارم حسین
گرفتارم حسین
میا کوفه که غم دارم حسین
غمت دلواپسم کرد
بیا از کوفه برگرد
میا کوفه حسین جان ..
ـــــــــــــــ
پر از دردم حسین
سر آوردم حسین
ببخش آواره ات کردم حسین
نیاور اصغرت را
سه ساله دخترت را
میا کوفه حسین جان
رخم رنگین شده
سرم خونین شده
برایت جایزه تعیین شده
سلام ای بی کفن
شَهِ دور از وطن
منم نوکر تویی آقایِ من
میگم با اشکِ سوزان
دوست دارم حسین جان
________________________________________________________________
متن روضه و توسل به حضرت مسلم ابن عقیل (ع)
شبِ شهادت حضرت مسلم ابن عقیلِ .. قربون اون آقایی برم که پیغمبر انقدر دوستش داشت که برا گریهکنای مسلم هم دعا کرد…
آخه آدم اینجوری مهمون دعوت میکنه؟!
اون نامرد یهو دید مسلم داره گریه میکنه؛ طعنه زد، گفت مرد که گریه نمیکنه ..
فرمود من بهخاطر این که میخوای منو بکشی گریه نمیکنم، من دلواپس اون آقاییام که زینب همراهشه .. پشیمون شدم نامه نوشتم بیا ..
یحیای مازنی میگه همسایه دیوار به دیوار علیابنابیطالب بودم یهبار تو طول این سالها سایهی زینب رو ندیدم. بعدِ فاطمه هم که اینا میخواستن برن سر مزار، همه دورش رو میگرفتن، کسی قد و بالاشو نبینه.
(چی میخوای بگی؟!)
مسلم داره میگه: زینبو نیار، اینا بیحیان…
من پیک عشق هستم و نامهبر حسین
اول فداییِ حرم خواهر حسین
لب تشنهام ولی نزدم لب به آبها
سیراب میشوم فقط از ساغر حسین
دوتا سردار داره سیدالشهدا، هردوتا تشنهلب جون دادن ..
امشب در خونهی اولی رفتیم.
شب نهم محرم هم باید روضهی اباالفضل رو بخونیم…
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
سقای حسین سید و سالار نیامد
آبو آوردن اولین بار، دومین بار، سومین بار؛ گفت قسمت نیست من این آبُ بخورم .. یه نگاهی کرد؛ بهیاد اون روایتایی که شنیده بود افتاد:
قربون لبای خشکت؛ انگار سرنوشت منم مثل توئه…
آبُ ریختن….
روز عاشورا، همین اتفاق تکرار شد..
اومد از تو گودال بیرون دید یکی آب داره میبره سمت گودال؛ بدنش میلرزید، گفت کجا داری میری؟
گفت: مگه صداشو نمیشنوی میگه تشنهم…
گفت برگرد، کارشو یکسره کردم…
حسین …..
________________________________________________________________
متن سینه زنی و توسل به حضرت مسلم ابن عقیل (ع)
حسین وای ..
نیمه شبُ تنهایی، نیمه شبُ غم
داره میریزه چشمام بارون نم نم
داره میاد آقا با کاروونی خسته که
جونمُ میگیره کم کم ..
قلب من شده پاره
غصه هام برام یاره
کاش میشد که اصغرُ نیاره
کوچه ها پر از سنگه
کوفه شهر نیرنگه
این بیابونا همه پُرِ خاره
وای .. کوفه پره از نامرد
وای .. شاخه گلات میشه زرد
آقا برگرد ..
خدایا موندم تنها چه غریبونه
توی دل من غصه زده جوونه
اومدن تو اینجا میونِ این مردا
دلِ منو میسوزونه ..
مردم اینجا صد رنگن
کوچه ها پُر از سنگن
آمادن بیای با تو بجنگن
تو کینه پر آوازن فکرنعلای تازن
روز و شب دارن نیزه میسازن
وای .. تو سوزِ شبهای سرد
وای .. آقا سفیرت دق کرد
آقا برگرد ..
وای .. کوفه پره از نامرد
وای .. شاخه گلات میشه زرد
آقا برگرد ..
تو نفسای آخر بالای دارم
کاشکی بیای سر رو پایِ تو بزارم
چقده غربت سخته
روی لبام خون لخته
بالا سرم یاری ندارم
دل پر از تَب آقا
روزِ من شبِ آقا
غصه هام مال زینبه آقا
مسلم تو بی تابه
غرق توی گردابه
اینجا صحبت از طفلِ ربابه
وای .. از دردِ سرنیزه ها
وای .. افتادم روی خاکا
برگرد آقا ..
حسین میا به کوفه کوفه وفا ندارد
کوفی بی مروت شرم وحیا ندارد
بنام آنکه فاتح حنین است
عشق تمام انبیا حسین است
________________________________________________________________
متن زمزمه و توسل به حضرت مسلم ابن عقیل (ع)
کوفه نیا حسین ..
برات نوشتم که بیای آقا
کوفه نمیکنه بهت وفا
منو زمین زدن چه بی هوا
حسین ..
با تیغ و نیزه ها ..
منو زدن خونی شده لبم
برا حرم در تاب و در تبم
دلواپس رباب و زینبم
حسین ..
کوفه نیا کوفه پر از نیرنگه
تو دست بچه هایِ کوفه سنگه
اینجا سرکُشتنت آقا جنگه
حسین ..
________________________________________________________________
متن سینه زنی و توسل به حضرت مسلم ابن عقیل (ع)
نوکرا پرچم می زنن
از تو فقط دم می زنن
این شبا قید همه رو
برا محرم می زنن ..
مادرا از غم میمیرن
دخترا هم یاد میگیرن
باز پسرا با پدرا
به مجلسِ روضه میرن
باز دل نوکرا خونه
مشکی پوشیده هر خونه
مادر مظلومی داره
روضهی گودال می خونه
روضه بخون .. روضه بخون
روضه بخون از قمرت
از پاره های جگرت
مسلمُ این جور می زدن
وای به حالِ پسرت
غریبِ مادر .. غریبِ مادر ..
بخون که مسلم همونه
که زار و بی یار می مونه
روضه مسلم روضهی
غربت اربابمونه
کوفیا عهدُ میشکونن
رو حرفشون نمی مونن
مسلمُ تنها و غریب
تو کوچه ها می گردونن
توی کمین نشستنُ
دندونشُ شکستنُ
این کوفیا خوب بلدن
دستایِ مظلوم بستنُ
روضه بخون .. روضه بخون ..
روضه بخون از کربلا
بگو حسین کوفه نیا
کوفه نیا که این مسیر
می رسه به شامِ بلا ..
غریبِ مادر .. غریبِ مادر ..
خوندم از این رسمِ جنون
پیکرِ مسلم غرقِ خون
بالای دروازهی شهر
دلش برا تو نگرون
دل نگرونِ سرته
فکر تو و دخترته
کوفیُ بی حیا دیده
دلواپسِ خواهرته
میگه ببار ای بادِ خزون
سلام به آقام برسون
بگو که زینبُ نیار
روضه رو از چشام بخون
روضه بخون .. روضه بخون ..
روضه بخون از لبِ آب
روضهی آب واسه رباب
روضه بخون که جون بدیم
از غمِ مجلسِ شراب
غریبِ مادر .. غریبِ مادر ..
________________________________________________________________
متن سینه زنی و زمزمه تقدیم به حضرت مسلم ابن عقیل (ع)
کوفه پُر از نامردُ
به کی بگم این دردُ
تو هم این حسُ داری
دل نگرانیم هر دو
برگردُ .. فکری واسه خیمهت کن
برگردُ .. خیالمُ راحت کن
برگردُ .. دوری از این غربت کن
برگردُ برو ..
میکشن اینا با لبِ تشنه تورو
برگردُ برو ..
میزنن تازیونه گلایِ تو رو
دلمُ غم خون کردُ
میکشم آه سردُ
برا گلایِ یاست
دلنگرانیم هر دو
برگردُ .. نیا که هستیت میره
برگردُ .. نیا دلا میگیره
برگردُ .. نیا رُباب میمیره
برگردُ برو ..
میکشن با سه شعبه ناز اصغرتو رو
پاییز خشک و سردُ
یه غریبه شبگردُ
برا غمای زینب
دلنگرانیم هر دو
برگردُ .. حرمت رو برگردون
برگردُ .. نبینمت سرگردون
برگردُ .. کوفه نمیخاد مهمون
برگردُ برو ..
میکشن علی اکبر ماه تو رو
برگردُ برو ..
میکشن اینا با لب تشنه تو رو
اگه بیای ..
رحم نمیکنن به طفل رباب
میزنن رقیه تُ میون خواب،کوفه نیا
اگه بیای ..
دخترت اسیر سلسله میشه
تو بیابونا پاهاش پر آبله میشه،کوفه نیا
1- تنها دیدگاه هایی که با زبان فارسی نوشته شوند منتشر خواهند شد.
2- دیدگاه هایی که خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشند، تائید نخواهند شد.
3- از نوشتن دیدگاه هایی که ارتباطی با این مطلب ندارند خودداری کنید.